مرورگر شما از جاوا اسکریپت پشتیبانی نمی کند. این مسئله ممکن است باعث ایجاد عملکرد غیر صحیحی در سایت گردد.
بزرگترین بانک مقالات علوم انسانی و اسلامی
خانه
درباره ما
تماس با ما
جستجو
بزرگترین بانک مقالات علوم انسانی و اسلامی
جستجو
موضوعات
منو
اسلام و علم دوستی - پاسخگویى به ادعاهاى مروجان ضدیت اسلام با علم و تعقل
4 مرداد 1386, 0:0
بحث درباره شرایط امکان هم سخنى میان فرهنگها و گفتگوى تمدنها و انتقال علوم یک قوم به قوم دیگر شاید براى اولین باردر تاریخ علم و تفکر و فرهنگ در کتاب “الحروف”ابونصر فارابى آمده است
اسلام و علم دوستی - پاسخگویى به ادعاهاى مروجان ضدیت اسلام با علم و تعقل
یکى از تحولات بزرگ عالم اسلام تاسیس فلسفه اسلامى بود که شاید همه اختلافهاى صاحب نظران کنونى عالم اسلام به آن بازگردد.
فارابى و ابن سینا مقلد صرف افلاطون و ارسطو و افلوطین نبودند بلکه آنان فلسفه یونانى را در افق عالم اسلامى دیدند و تفسیر کردند. سلف بزرگ آنان یعقوب بن اسحاق کندى که آثار مهمى در فلسفه فراهم آورده بود، دین و فلسفه را دو امر جدا از هم مىپنداشت که ابن رشد نیز به مشى او بازگشت و راه فارابى و ابن سینا را ادامه نداد. اما اکنون بر سر ابن سینا و ابن رشد نزاع نکنیم تاثیر علم و فرهنگ اسلامى در تحول اروپا نیز محدود به تاثیر آثار یکى دو دانشمند و فیلسوف نیست. توجه کنیم تا وقتى اقتباس علم محدود به مسائل و مطالب علمى و مواد فلسفى باشد، این تاثیر تحولى پدید نمىآورد. مسلما اروپائیان از ابن رشد و غزالى و ابنسینا و از متکلمان اسلامى (بیشتر از طریق کتاب دلاله الحائرین موسى بن میمون) بسیار چیزها آموخته بودند و این آموختهها در فراهم آمدن نهضت علمى موثر بوداما آنچه اثر اساسى داشت توجه اروپا به روش تحقیق دانشمندان مسلمان بود که این را از همه بهتر راجر بیکن دریافته بود و تعلیم مىکرد.
این مطلب را بسیارى از مورخان در آثار خود تصدیق کردهاند و از میان آنان خصوصا بریفو )Briffault( در کتاب ( The making of Humamityلندن 1921) تاثیر و نفوذ مسلمین در پیدایش علم جدید را به خوبى نشان داده است. اشاره کردم که این تاثیر مىتوانست به دو نحو صورت گیرد یکى اینکه اثر توجه به علوم اسلامى در بینش اروپائیان ظاهر شود و بینش در روش آنان اثرگذارد و دیگر آنکه اروپائیان صرفا اطلاعات و معلومات دانشمندان مسلمان را فرا گرفته باشند. پیداست که بدون فرا گرفتن معلومات تغییر در بینش و روش حاصل نمىشود اما آموزش طوطىوار مسائل هم سودى ندارد زیرا در علم تا از مسائل به مبادى سیر نکنیم صاحب نظر نمىشویم و یک دوره علمى با مبادى و اصول آن شناخته مىشود پس لازم نیست بکوشیم در گذشته تاریخى خود چیزهایى را بجوییم که بیشتر با عالم کنونى مناسبت و قرابت دارد، یعنى بانظر و ارزشهاى عالم کنونى به گذشته نگاه کنیم.تاریخ اسلام گرچه با اخذ علوم از هند و چین و یونان و مصر و ایران و بینالنهرین و ماوراءالنهر قوام یافته است اما چیزى که به همه اجزاى آن تاریخ وحدت بخشیده نور هدایت قرآن بوده است.
مقصود این نیست که اثر قرآن و تعالیم ائمه دین را به دستورالعملهاى صریح محدود کنیم و به ذکر آیات و کلماتى که پیامبر اسلام(ص) و اولیا و ائمه دین در اهمیت و فضیلت علم گفتهاند بپردازیم، چیزى که بسیار مهم است و به آن چندان توجه نشده است زبان قرآن است. زبان قرآن عین زبان احکام خبرى علمى نیست چنان که آن را در زبان انشایى احکام اخلاقى ودینى هم نمىتوان محدود کرد. زبان قرآن، زبان تذکر است واین زبان به اسلام عظمت بخشیده است یعنى بیش از آنچه توصیهها و دستورالعملها موثر افتاده زبان تذکر، روح طلب و علم دوستى را در اسلاف ما پدید آورده و راسخ کرده است. قرآن هرجا به مردمان خطاب مىکند آنها را به تامل فرا مىخواند. حتى در تعلیم اصول دین گاهى براى بیان فروع به جاى بیان صریح حکم به پرسش مىپردازد. فى المثل حضرت یوسف(ع) از دو رفیق زندانى خود مىخواهد که تامل کنند و به خود پاسخ بدهند:یا صاحبى السجن ارباب متفرقون خیر امالله الواحد القهار. این پرسش از نوع مسائلى که معمولا در علم یا در زندگى معمولى پیش مىآید نیست
بلکه پرسشى است که مخاطب قبل از اینکه به آن پاسخ بدهد، پرسش را از آن خود مىیابد واگر جز این باشد نمىتوان به آن پاسخ دهد. قرآن روح مسلمانان را پاک کرد و جانشان را آزاد ساخت و با این طهارت و آزادگى بود که آنها به طلب علم برخاستند. اما وقتى نکث و رکود در تاریخ اسلام پدید آمد، کسانى اسلام را دین مخالف علم و مسلمانان را ناتوان در علمآموزى دانستند و گفتند که اسلام با روح علم و علم دوستى مغایر است. بد نیست بدانیم که این راى از چه زمانى و در کجا پدید آمده است. ظاهرا در آستانه جنگهاى صلیبى به تلویح و گاهى به صراحت اظهار شد که مسلمانان و مخصوصا اعراب روحى خشن و زمخت دارند و مستعد علم آموزى نیستند و به تدریج این پندار علىرغم نظرهاى مثبتى که بعضى از بزرگان فلسفه جدید نسبت به اسلام داشتهاند در همه جاى غرب مسلم انگاشته شد و حتى برخى از دانشمندان و پژوهندگان مسلمان هم آن را پذیرفتند. پاپ اوربان دوم در خطابهاى خطاب به شوالیههاى فرانسوى آنان را با این بیان که شما باید از اعمال قهر و خشونت بر مسیحیان متاسف باشید، به خشونت دعوت کرد والبته براى اینکه اروپا جنگ با مسلمین و اعمال خشونت را آغاز کند مىبایست قهر و خشونت را براى مسیحیانى که درس صلح و سلم آموخته بودند توجیه کند و مناسبترین شیوه این بود که تصویرى از خشونت که خود به آن نیازداشتند فراهم آورده و آن را در برابر آئینه اسلام قراردهند و صورت منعکس شده در آئینه را به اسلام و مسلمانان منسوب کنند. از آن زمان تصویر اسلام با زمختى و قهر و خشونت و رویگردانى از علم همراه شده است و هر ازچندگاهى عدهاى این تصور غلط از اسلام را احیا مىکنند که نمونههایى از این امر را ما مىتوانیم در سخنان پاپ بندیکت شانزدهم پیگیرى کنیم. اکنون زمان آن فرا رسیده است که این سوءتفاهم رفع شود و یکى از اهداف دیالوگ میان تمدنها رفع این قبیل سوءتفاهمهاست.دیالوگ میان تمدنها با گفتگوى میان سیاستمداران ودانشمندان پایان نمىیابد. این گفتگوها از زمانهاى قدیم انجام مىشده است.
دیالوگ میان تمدنها مشروط و موقوف به آمادگى روحى براى رفع کدورتها و پیشداورىها و نزدیک شدن مردمان به یکدیگر و برداشتن حجابها و موانع است و با تحقق این شرایط است که مردمان واقوام مختلف مىتوانند یکدیگر را به درستى بشناسند و به سخن یکدیگر گوش فرا دهند. دیالوگ گفتگو و مذاکره به معنى متداول لفظ نیست بلکه هم سخنى است و در هم سخنى قبل از آنکه زبان گشوده شود، گوش باید باز باشد. آن که گوش باز ندارد و خود را نیازمند شنیدن نمىداند براى گفتن نیزسخنى ندارد. بحث درباره شرایط امکان هم سخنى میان فرهنگها و گفتگوى تمدنها و انتقال علوم یک قوم به قوم دیگر شاید براى اولین باردر تاریخ علم و تفکر و فرهنگ در کتاب “الحروف”ابونصر فارابى آمده است.
کتاب الحروف یکى از مهمترین آثار فلسفى دوره اسلامى است که براى امروزىها نیز متضمن درسهاى بسیار است. بحث در این نیست که هر چه را فارابى گفته است، بپذیریم یا رد کنیم اما به هرحال براى اینکه وارد عالم علم و تحقیق بشویم بایداز نزاعها بگذریم و به جاى اینکه به رد این و آن بپردازیم یا فىالمثل ابن رشد را در مقابل ابن سینا قرار دهیم به هر دو احترام بگذاریم و اگر یکى را اسوه خود مىدانیم قدر دیگرى را انکار نکنیم. اینان و جمع کثیرى از صاحب نظران و دانشمندان و عرفا و شاعران و عالمان دین نمایندگان عالم اسلاماند و در این عالم پرورده شدهاند؛ عالم اسلام با وجود آنان قوام یافته است.
دانشمندانى همچون زکریاى رازی، ابوریحان بیرونى و ابونصر فارابى که البته تعداد کثیرى از این نمونه دانشمندان در عالم اسلامى مىزیستند، بنابر نقل فهرست نویسان بیش از سیصد کتاب نوشتهاند. همچنین در تاریخ علم اسلامى از کتابخانههایى یاد شده است که صدها هزار کتاب داشتهاند. اگر عالم اسلام عالم علم و تحقیق نبود توجه و علاقه به علم چه معنایى داشت و این همه دانشمند و فیلسوف و محقق و ادیب و فقیه و متکلم و عارف و شاعر از کجا آمدهاند و چگونه پرورده شدهاند و به راستى چرا در سرزمینهاى اسلامى در قرون قبل از اسلام تعلق به علم نبود یا ناچیز بود و بعد از نشر اسلام طلب علم قوت گرفت و موجب تحول بزرگى در تحقیق علمى و فلسفى و مودى به تاسیس دوره مهمى در تاریخ علم شد. پیداست که ذکر این مطالب براى صرف مفاخرت نیست، بازگشت به گذشته و اکتفا به علم گذشتگان نیز مورد ندارد. نکته این است که ما در باید نظام علم و تکنولوژى سهیم و شریک شویم و این شرکت در صورتى ممکن است که تکیه گاه محکم واستوارى در تاریخ داشته باشیم و با اعتماد به تفسیر و درک امکانها و توانایىهاى خود و مخصوصا باتذکر به فاصله تاریخى که میان علم جدید و عالم علمى نیاکان ما بهوجود آمده است با تامل و بصیرت به استقرار نظام علم و تکنولوژى اهتمام کنیم. علم بدون تعلق خاطر و پرواهایى که با آن ملازمه دارد به وجود نمىآید واگر هم در وجود اشخاص نشان آن را مىبینیم بدانیم که برقرارى عالم غیر از وجود چند یا چندین دانشمند است. دانشمندان باید در عالم علم زندگى کنند واگر غیر از این باشد دانش ایشان بى اثر و احیانا تباه مىشود.
روزنامه رسالت
اسلام و علم دوستی - پاسخگویى به ادعاهاى مروجان ضدیت اسلام با علم و تعقل
مقالاتی که اخیرا مشاهده شده اند.
استقلال بحرین
28 اردیبهشت 1403, 2:23
آثار قراردادهای اداری نسبت به طرفین
28 اردیبهشت 1403, 2:23
عوامل موثر در شکلگیری سکولاریسم
28 اردیبهشت 1403, 2:23
نظر خود را بنویسید!
در حال حاضر هیچ نظری برای این مقاله وجود ندارد.
برای درج نظر خود درباره
اسلام و علم دوستی - پاسخگویى به ادعاهاى مروجان ضدیت اسلام با علم و تعقل
فیلدهای زیر را پر کنید.
نظر شما
عنوان
این فیلد اجباریست.
امتیاز
-
1
2
3
4
5
این فیلد اجباریست.
نظر شما
این فیلد اجباریست.
اطلاعات شما(اختیاری)
نام شما
آدرس شما
پست الکترونیک
جستجو
این موضوعات را نیز بررسی کنید:
اسلام
اردیبهشت 94
جدیدترین ها در این موضوع
اهمیت شعار سلاح هستهای ندادن در اذهان عمومی
در تقابل ایران با اسرائیل و آمریکا، همیشه گزینه حمله اتمی چالشبرانگیز بوده و هست. عدهای میگویند: وقتی آمریکا و اسرائیل به عنوان دشمن اصلی ما سلاح اتمی دارند و تجربه نشانداده، اگر لازم شود هیچ تعارفی در استفاده از آن ندارند، پس ما هم باید سلاح اتمی داشته باشیم.
12 اسفند 1402, 3:49
باغ خسروشاهی
کی از شبهاتی که در سالهای اخیر سبب تحریف امام در ذهن نسل جوان شده است این ادعا است که برخی میگویند امام در باغهای بزرگ و مجلل اطراف جماران زندگی میکردند و بااینوجود در رسانهها به مردم یکخانه کوچک و ساده بهعنوان محیط زندگی ایشان نمایش داده میشد
12 اسفند 1402, 3:24
دوگانه نهضت و نظام
برخی دوگانهها را ابتدا درک نمیکنیم ولی به مرور که مشغول کاری علمی میشویم یا طرحی عملی را به پیش میبریم متوجه آن میشویم و بعد بر سر آن دو راهی به انتخابی خاص دست میزنیم.
12 اسفند 1402, 3:24
چرا ظهور حاج قاسم، خارج از نظم جمهوری اسلامی امکان تاریخی ندارد؟
شهید سلیمانی بیشک در زمره شخصیتهایی است که جامعه ایرانی بشدت از وی متأثر خواهد بود. احتمالاً در طول تاریخ هیچ بدرقهای به میزان تشییع پیکر او شکوهمند نبوده است.
12 اسفند 1402, 3:24
آب و برق مجانی میشود!
12 اسفند 1402, 3:23
سایت های پژوهشکده باقرالعلوم
کتابخانه هادی
پژوهه تبلیغ
ارتباطات دینی
اطلاع رسانی
فرهیختگان
پژوهه تبلیغ
Powered by
TayaCMS