دانشنامه پژوهه بزرگترین بانک مقالات علوم انسانی و اسلامی

خوارج در دوران حکومت مروان بن محمد (مروان دوم)

No image
خوارج در دوران حکومت مروان بن محمد (مروان دوم)

كلمات كليدي : تاريخ، خوارج، مروان حمار، سعيد بن بهدل، شيبان، ضحاك، ابوحمزه

نویسنده : علي محمد تاج الدين

در اواخر دوران حکومت بنی‌مروان، حرکت خوارج وارد مرحله‌ی تازه‌ای شده بود. در این زمان، حکومت بنی‌امیه به دلیل سیاست‌های تبعیض‌آمیز، اختلاف میان خود سران اموی و نیز مسائل دیگر رو به اضمحلال بود. از این رو، گروه‌های مخالف از جمله خوارج، فرصت را غنیمت شمرده و بر ضد حکومت شورش کردند. ویژگی حرکت خوارج در این دوران، گرچه باز هم با شکست مواجه شد، پرشماری تعداد آنان برخلاف ادوار گذشته بود.

1)خروج سعید بن بهدل شیبانی

همزمان با شروع خلافت، یکی دیگر از سران خوارج به نام «سعید بن بهدل شیبانى» فرصت را غنیمت شمرده و با دویست نفر از مردم جزیره از جمله ضحاک بن قیس شیبانی در سرزمین «کفرتوثا» قیام کرد. در این بین، بسطام بیهسى خارجی نیز که با عقیده وى مخالف بود، با تعدادی از مردم ربیعه قیام کرد. این اختلاف عقیده منجر به درگیری دو طرف با یکدیگر شد. ابن بهدل، یکی از سردارانش به نام خیبری را به سمت او روانه کرد. وی پس از شبیخون زدن، بسطام و همه‌ی یارانش به غیر از چهارده تن را از دم تیغ گذراند و برای آنها شخصی از خودشان به نام مقاتل معروف به ابوالنعثل را به رهبری برگزید. بعد از این جریان، سعید بن بهدل در سفری که به عراق داشت، به طاعون مبتلا شد و قبل از این که از دنیا برود، ضحاک بن قیس شیبانی را جانشین خود ساخت.[1]

2)شورش ضحاک بن قیس شیبانی

بعد از این که ضحاک بن قیس شیبانى به رهبری خوارج برگزیده شد، پیروانش با او بیعت نموده و همگی به موصل و شهر «زور» رفتند.

در این دوران در عراق، اختلافی بین مضریان به رهبری نضر بن سعید حاکم جدید عراق و یمنیان به رهبری عبدالله بن عمر بن عبدالعزیز حاکم قبلی عراق پدید آمده بود.

چون خوارج از این اختلاف آگاه شدند، در سال 127 هجری به عراق آمدند. نضر و عبدالله که از ورود خوارج آگاه شدند، توافق کردند که برای جلوگیری از حملات حوارج، اختلاف را کنار گذاشته و با یکدیگر متحد شوند.

خوارج در حمله‌ی اول، آنان را تا درون خندق‌هایشان سپس تا سرزمین واسط عقب راندند و توانستند بر کوفه مسلط شوند.

در مرحله‌ی دوم، ابن عمر نیز با خوارج مصالحه نمود تا بتواند به دفع مروان که او را از حکومت عراق عزل کرده بود، بپردازند. از این رو نزد ضحاک رفته و با او بیعت کرد.

ضحاک خود به کوفه بازگشت و ابن عمر را در واسط جانشین خود نمود.

بعد از این جریان، ضحاک از کوفه به سوی موصل رفت. در موصل مردى از بنى شیبان به نام «قطران بن اکمه» عامل مروان بن محمد بود. مردم موصل که از مروان و عاملش دل خوشی نداشتند، دروازه‌هاى شهر را بر روى ضحاک گشوده و او را به داخل شهر راه دادند. قطران با سپاه خوارج به جنگ پرداخت؛ ولی در این جنگ، خود و همه یارانش کشته‌ شدند.

وقتی این خبر به مروان رسید، به همراه پسرش سپاهی گران تدارک دید و در کفرتوثا با خوارج روبرو شدند. پس از نبردی طاقت فرسا، تمام خوارج از جمله خود ضحاک به قتل رسیدند و بدین ترتیب طومار این دسته از خوارج هم در هم پیچیده شد.

بعد از کشته شدن ضحاک، خوارج با «خیبرى» سردار سپاه او بیعت کردند و نبرد با مروان را ادامه دادند تا این که موفق شدند او را منهزم سازند و تا درون پرده‌سراى او پیش تاختند. چون سپاهیان خبر یافتند که شمار کسانى که با خیبرى به پرده‌سراى مروان داخل شده‌اند اندک است، آنان را در همان جا محاصر کرده و همه را به قتل رساندند.[2]

3)حرکت شیبان بن عبدالعزیز

باقی مانده‌ی خوارج، پس از تجدید قوا توسط سلیمان بن هشام، با شیبان بن عبدالعزیز یشکرى مکنی به «ابودلف» بیعت کرده و به موصل رفتند. مروان به مدت نه ماه با آنان نبرد کرد و تعداد بسیاری از هر دو طرف کشته شدند.

طی چندین نوبت جنگ و گریز که میان دو طرف رخ داد، سرانجام خوارج شکست خوردند و رهبر آنان یعنی شیبان به فارس گریخت و بعد از آن به عمان رفته و بعد از یک سری تحرکات مختصر در زمان حکومت سفاح در سال 134 هجری به قتل رسید.[3]

4)جنبش ابوحمزه‌ی خارجی به همراه طالب الحق

از دیگر تحرکات خوارج که در دوران حاکمیت مروان حمار انجام شد، خروج ابو حمزه مختار بن عوف ازدى سلمى بصرى بود. او در ابتدا یکى از خوارج اباضیه به شمار مى‌رفت که هر سال براى حج به مکه سفر مى‌کرد و بر ضد مروان بن محمد دعوت و تبلیغ مى‌نمود. تبلیغ او ادامه داشت تا این که در آخر سال 128 هجری با عبدالله بن یحیى معروف به طالب الحق، ملاقات کرد.

در این ملاقات ابوحمزه به طالب گفت: اى مرد من از تو سخن نیک مى‌شنوم و دعوت تو را براى حق و در راه حق مى‌بینم.

به این ترتیب، ابوحمزه با طالب الحق بیعت کرد و او را خلیفه دانست و ضد مروان و آل مروان قیام کرد.

ابوحمزه قیام خود را از مکه آغاز نمود. والی مکه و مدینه در آن زمان، عبدالواحد بن سلیمان بن عبدالملک بود.

خوارج به رهبری ابوحمزه، در ایام حج وارد عرفات شده بودند. چند روز پس از عرفه، طرفین در اطراف منی در سال 130 هجری با هم روبرو شدند. سپاه مدینه به فرماندهی عبدالعزیز بن عبدالله بن عمرو بن عثمان بن عفان شکست خورده و خود فرمانده نیز کشته شد.

بعد از این واقعه، خوارج وارد مدینه شدند و عبدالواحد بن حمزه توانست بر مدینه تسلط یابد.

ابو حمزه در ادامه‌ی اقدامات خویش، رهسپار شام شد تا کار مروان حمار را یکسره کند. اما در میانه‌ی مسیر، سواران مروان به فرماندهى عبدالملک بن عطیه سعدى با ایشان روبرو شدند و در منطقه‌ی وادى القرى بر آنان تاختند و خوارج مجبور به فرار به سمت مدینه شدند. مردم مدینه که از اعمال خوارج ناراضی بودند، مانع ورود آن‌ها به مدینه شدند و به جنگ خوارج رفتند و بسیارى از ایشان را کشتند. در همین حین، ابن عطیه هم از راه رسید، و خوارج را تار و مار نمود و ابوحمزه نیز کشته شد و تعدادی هم به مکه عقب‌نشینی کردند.

پس از این که ابن عطیه به مدت یک ماه در شهر مدینه اقامت نمود، به سوى یمن لشکر کشید و ولید بن عروة بن محمد بن عطیه را به حکومت مدینه منصوب و مردى از اهل شام را نیز براى حکومت مکه برگزید و خود سوى یمن لشکر کشید.

عبدالله بن یحیى طالب الحق که در شهر صنعا بود، خبر لشکرکشى ابن عطیه را شنید و به جنگ او شتافت و سرانجام کشته شد.[4]

مقاله

نویسنده علي محمد تاج الدين

این موضوعات را نیز بررسی کنید:

جدیدترین ها در این موضوع

اهمیت شعار سلاح هسته‌ای ندادن در اذهان عمومی

اهمیت شعار سلاح هسته‌ای ندادن در اذهان عمومی

در تقابل ایران با اسرائیل و آمریکا، همیشه گزینه حمله اتمی چالش‌برانگیز بوده و هست. عده‌ای می‌گویند: وقتی آمریکا و اسرائیل به عنوان دشمن اصلی ما سلاح اتمی دارند و تجربه نشان‌داده، اگر لازم شود هیچ تعارفی در استفاده از آن ندارند، پس ما هم باید سلاح اتمی داشته باشیم.
باغ خسروشاهی

باغ خسروشاهی

کی از شبهاتی که در سال‌های اخیر سبب تحریف امام در ذهن نسل جوان شده است این ادعا است که برخی می‌گویند امام در باغ‌های بزرگ و مجلل اطراف جماران زندگی می‌کردند و بااین‌وجود در رسانه‌ها به مردم یک‌خانه کوچک و ساده به‌عنوان محیط زندگی ایشان نمایش داده می‌شد
دوگانه نهضت و نظام

دوگانه نهضت و نظام

برخی دوگانه‌ها را ابتدا درک نمی‌کنیم ولی به مرور که مشغول کاری علمی می‌شویم یا طرحی عملی را به پیش می‌بریم متوجه آن می‌شویم و بعد بر سر آن دو راهی به انتخابی خاص دست می‌زنیم.
چرا ظهور حاج قاسم، خارج از نظم جمهوری اسلامی امکان تاریخی ندارد؟

چرا ظهور حاج قاسم، خارج از نظم جمهوری اسلامی امکان تاریخی ندارد؟

شهید سلیمانی بی‌شک در زمره شخصیت‌هایی است که جامعه ایرانی بشدت از وی متأثر خواهد بود. احتمالاً در طول تاریخ هیچ بدرقه‌ای به میزان تشییع پیکر او شکوهمند نبوده است.
آب و برق مجانی می‌شود!

آب و برق مجانی می‌شود!

پر بازدیدترین ها

Powered by TayaCMS