دانشنامه پژوهه بزرگترین بانک مقالات علوم انسانی و اسلامی

شهدای اهل بیت(ع) در کربلا(2)(علی اصغر(ع) و دیگر فرزندان امام(ع))

No image
شهدای اهل بیت(ع) در کربلا(2)(علی اصغر(ع) و دیگر فرزندان امام(ع))

كلمات كليدي : تاريخ، امام حسين(ع)، علي اصغر(ع)، حرملة بن كاهل اسدي، جعفر بن حسين(ع)، ابوبكر بن حسين(ع)، احمد بن محمد الهاشمي

نویسنده : سيد علي اكبر حسيني

علی اصغر(ع) یا عبدالله بن حسین(ع)

عبدالله بن حسین(ع) که در اذهان بسیاری از مردم، با نام علی‌اصغر(ع) شناخته شده است، در مدینه متولد شد.[1] سکینه و عبدالله - فرزندان امام حسین(ع)- از مادری به نام رباب بنت امرءالقیس کلبی متولد شدند؛[2] آنان همراه با مادر خویش کاروان حسینی(ع) را از مدینه تا کربلا همراهی کرده بودند.

شهادت عبدالله بن حسین(ع)

در باب چگونگی شهادت عبدالله(ع) روایات مختلفی از سوی مورخان و سیره‌نگاران بیان شده است. از جمله اینکه در برخی از منابع روایت شده که:

«در روز عاشورا و پس از شهادت تمامی اصحاب و یاران، امام(ع) در حالی که تنها مانده بود، پس از مدتی کارزار خسته و درهم فرو رفته به خیمه بازگشت اهل حرم فرزندش عبدالله(ع) را نزد ایشان آوردند، آن حضرت(ع) کودک را گرفت و در دامان خود نشانید، در این هنگام مردی از بنی‌اسد تیری به سوی امام(ع) پرتاب کرد تیر به گلوی عبدالله اصابت کرد و او را به شهادت رساند. پس امام(ع) خون آن طفل را با کف دستش می‌گرفت و چون دستش پر می‌شد آن را روی زمین[3] و به روایتی دیگر به طرف آسمان می‌پاشید[4] و می‌فرمود: «رب ان تکن حبست عنّا النصر من السماء فاجعل ذلک لما هو خیر و انتقم لنا هؤلاء الظالمین؛ پروردگارا! اگر باران آسمان را از ما منع فرمودی خیر ما را در این خون قرار ده و انتقام ما را از این گروه ستمگر بگیر.»[5] نقل شده قطره‌ای از خون به زمین باز نگشت.»[6]

در روایتی دیگر ابوالفرج اصفهانی از حمید بن مسلم –که از سپاهیان عمر بن سعد و از حاضرین در کربلا بود- نقل کرده که: «حسین(ع) فرزند کوچک خود را به آغوش خود کشید. عقبة بن بشر - یکی از سپاهیان عمر بن سعد- تیری به سوی او انداخت و گلویش را درید. امام(ع) مشت مشت از خون حلق آن کودک برمی‌داشت و به آسمان می‌پاشید از آن خون قطره‌ای به زمین باز نمی‌گشت. پس امام(ع) می‌فرمود: "اللهم لا یکون اهون علیک من فصیل، خدایا در پیشگاه تو بچه ناقه صالح، از کودک من جلیل‌تر نیست."» [7]

المحلّی و دیگران نیز نقل کرده‌اند که «قاتل عبدالله بن حسین(ع) حرملة بن کاهل اسدی بود. امام(ع) پس از مدتی جنگ [جهت رفع خستگی] به جلو خیمه آمده بود و در آنجا نشسته بود؛ پس اهل حرم علی اصغر(عبدالله(ع)) را به نزد امام(ع) آوردند، حضرت(ع) او را در آغوش گرفت و [از شدت تشنگی] آب دهان کودک را می‌مکید، در این حال که او در آغوش امام(ع) بود، حرمله تیری به سوی امام حسین(ع) و کودکش رها کرد تیر به گلوی کودک اصابت کرد، پس حضرت(ع) خون کودک را به آسمان می‌پاشید آن سان که قطره‌ای از آن به زمین باز نگشت.»[8] سپس المحلّی حدیثی را از امام محمد باقر(ع) روایت کرد که در آن امام(ع) فرموده بودند که: «اگر قطره‌ای از آن خون به زمین برمی‌گشت عذاب الهی نازل می‌شد.»[9]

در نقل دیگری آمده است که: «امام(ع) مقابل خیمه‌ها آمد و به زینب(س) گفت: فرزند کوچکم را نزد من بیاورید تا با او وداع کنم، کودک را نزد امام حسین(ع) آوردند، امام(ع) او را گرفت و صورتش را نزدیک آورد تا او را ببوسد، در این لحظه حرملة بن کاهل اسدی تیری رها کرد؛ تیر گلوی آن کودک را از هم درید و او را به شهادت رساند. پس امام(ع) به حضرت زینب(س) فرمود: "کودک را بگیر،" آن گاه دست خود را زیر گلوی علی اصغر(ع) گرفت و چون دستش از خون او پر شد آن را به سوی آسمان پاشید و فرمود: "هون علیّ ما نزل بی انّه بعین الله؛ چون خدا می‌بیند آنچه که از بلا بر من نازل شد، بلا بر من آسان گشت."»[10]

ابن‌جوزی نیز از هشام بن محمد کلبی نقل کرده است که: «چون ابا عبدالله الحسین(ع) دید که سپاه کوفه در ریختن خونش اصرار می‌ورزند، قرآن را گرفت و آن را باز کرد و روی سر نهاد و خطاب به سپاهیان کوفه فریاد برآورد: "بین من و شما کتاب خدا و جدّم محمد رسول الله(ص) قضاوت کند، ای قوم! برای چه خون مرا حلال می‌شمارید؟"

در این حال امام حسین(ع) نظر کرد و طفلی از اطفالش را دید که از تشنگی می‌گرید، او را روی دست گرفته و گفت: "ای جماعت! اگر به من رحم نمی‌کنید پس به حال این کودک شیر خوار رحم آورید. در این اثناء مردی از سپاه کوفه با تیری آن کودک بیگناه را به شهادت رساند." امام حسین(ع) با مشاهده‌ی این احوال گریست و فرمود:"اللّهمّ احکم بیننا و بین قومٍ دعونا لینصرونا فقتلونا؛ خداوندا! داوری کن در میان ما و اینان که ما را دعوت کردند تا به یاریمان بشتابند ولی شمشیرهای خود را به روی ما کشیدند." در این هنگام ندائی از آسمان شنیده شد که می‌گفت: "ای حسین(ع)! کودک را به ما واگذار به راستی که در بهشت برای او شیر دهنده‌ای خواهد بود."»[11]

و سرانجام اینکه به نقل از برخی دیگر از منابع؛ «امام(ع) فرزند خود را در آغوش گرفته بود تا اینکه تیری به گلوی عبدالله(ع) اصابت کرد و او را به شهادت رساند. پس امام(ع) دستان خود را به خون او آغشته کرد و فرمود: "اللّهمّ احکم بیننا و بین قومٍ دعونا لینصرونا فقتلونا؛ خداوندا! داوری کن در میان ما و اینان که ما را دعوت کردند تا به یاریمان بشتابند؛ ولی شمشیرهای خود را به روی ما کشیدند."»[12]

پس از شهادت عبدالله، امام حسین(ع) او را به خیمه شهدا برد و در کنار سایر شهدا قرار داد؛[13] و به نقلی دیگر، امام(ع) با شمشیرش در کنار خیمه حفره‌ای کند و پیکر خونین عبدالله(ع) را در آن دفن کرد.[14]

ابوبکر بن حسین(ع)

بسیاری از منابع از ابوبکر بن حسین(ع) به عنوان یکی از شهدای واقعه کربلا یاد کرده‌اند.[15] از ابوبکر و شرح حال زندگانی‌اش اطلاع چندانی در دست نیست تنها می‌دانیم که او از مادری ام ولد متولد شده است[16] و این که او در کربلا به میدان رفت و پس از اندکی مبارزه سرانجام به دست عبدالله بن عقبه غنوی[17] و به نقلی به واسطه تیر حرملة بن کاهل اسدی به شهادت رسید.[18]

ابوالفرج اصفهانی در کتاب مقاتل الطالبیین در شرح حال او نوشته:

«مادرش کنیز بود و نامش چندان معروف نیست.» او سپس از ابومخنف روایت کرده که «قاتل او عبدالله بن عقبه غنوی بود و از ابوجعفر [محمد بن علی الباقر(ع)] نیز نقل شده که عبدالله بن عقبه غنوی او را به شهادت رساند.»[19]

جعفر بن حسین(ع)

در برخی از منابع از شهادت یکی از فرزندان امام حسین(ع) به نام جعفر در کربلا خبر داده شده است؛[20] اما از او و شرح حال زندگی‌اش مطلب چندانی ذکر نکرده‌اند، تنها آمده که نام مادرش قضاعیه بود[21] و این که او توسط عبدالله بن عقبه غنوی به شهادت رسید.[22]

اما برخی از منابع از مرگ او تعبیر به شهادت یا قتل نکرده‌اند و آورده‌اند: «مات فی حیاة ابیه»[23] از این تعبیر چنین بر می‌آید که آنان جعفر بن حسین(ع) را در شمار شهدای کربلا نمی‌دانند.

فرزندان دیگر امام حسین(ع)

ابن شهر آشوب در کتابش نقل کرده که هشت نفر از فرزندان امام حسین(ع) در کربلا به شهادت رسیدند. او علاوه بر ذکر نام - علی اکبر(ع)، عبدالله(ع) و جعفر، که شرح حالشان پیش از این گذشت- به اسامی چند تن دیگر از آنها با اختلاف در نام آنان اشاره کرده که عبارتند از: ابراهیم، محمد، حمزه، علی، عمر[و] و زید.[24]

اما در برخی دیگر از منابع از محمد[25] و عمرو[26] فرزندان حسین(ع) به عنوان اسرای اهل بیت(ع) در واقعه کربلا یاد شده است.

مقاله

نویسنده سيد علي اكبر حسيني

این موضوعات را نیز بررسی کنید:

جدیدترین ها در این موضوع

اهمیت شعار سلاح هسته‌ای ندادن در اذهان عمومی

اهمیت شعار سلاح هسته‌ای ندادن در اذهان عمومی

در تقابل ایران با اسرائیل و آمریکا، همیشه گزینه حمله اتمی چالش‌برانگیز بوده و هست. عده‌ای می‌گویند: وقتی آمریکا و اسرائیل به عنوان دشمن اصلی ما سلاح اتمی دارند و تجربه نشان‌داده، اگر لازم شود هیچ تعارفی در استفاده از آن ندارند، پس ما هم باید سلاح اتمی داشته باشیم.
باغ خسروشاهی

باغ خسروشاهی

کی از شبهاتی که در سال‌های اخیر سبب تحریف امام در ذهن نسل جوان شده است این ادعا است که برخی می‌گویند امام در باغ‌های بزرگ و مجلل اطراف جماران زندگی می‌کردند و بااین‌وجود در رسانه‌ها به مردم یک‌خانه کوچک و ساده به‌عنوان محیط زندگی ایشان نمایش داده می‌شد
دوگانه نهضت و نظام

دوگانه نهضت و نظام

برخی دوگانه‌ها را ابتدا درک نمی‌کنیم ولی به مرور که مشغول کاری علمی می‌شویم یا طرحی عملی را به پیش می‌بریم متوجه آن می‌شویم و بعد بر سر آن دو راهی به انتخابی خاص دست می‌زنیم.
چرا ظهور حاج قاسم، خارج از نظم جمهوری اسلامی امکان تاریخی ندارد؟

چرا ظهور حاج قاسم، خارج از نظم جمهوری اسلامی امکان تاریخی ندارد؟

شهید سلیمانی بی‌شک در زمره شخصیت‌هایی است که جامعه ایرانی بشدت از وی متأثر خواهد بود. احتمالاً در طول تاریخ هیچ بدرقه‌ای به میزان تشییع پیکر او شکوهمند نبوده است.
آب و برق مجانی می‌شود!

آب و برق مجانی می‌شود!

Powered by TayaCMS