دانشنامه پژوهه بزرگترین بانک مقالات علوم انسانی و اسلامی

جلیل Galilee

No image
جلیل Galilee

كلمات كليدي : جليل، جليل امت ها، درياي جليله، محل سكونت عيسي، شمال اسرائيل

نویسنده : محمد بخارائي (رفايي)

شهرستان جلیل در فلسطین (به عبری הגליל HaGalil، از لحاظ ادبی به معنی استان، به لاتین: Galileia، به عربی: الجلیل  al-Jalīl) منطقه‌ای بزرگ در شمال اسرائیل است. به طور سنتی جلیل به سه بخش جلیله بالا (به عبری גליל עליון Galil Elyon )، جلیله پائین (به عبری : גליל תחתון Galil Tahton)، و جلیله غربی (به عبری : גליל מערבי Galil Ma'aravi) تقسیم شده بود. در دوران حضرت عیسی، جلیل بیش از یک سوم از فلسطین غربی را شامل می‌شده است. محدوده آن از طرف شمال تا منطقه دن گسترش دارد، از طرف جنوب از پایه کوه هرمون[1] گرفته تا مرز کوه های کارمل[2] و گیلبوآ[3] ، امتداد می‌یابد.[4] البته بعضی از دانشمندان معتقد هستند منابعی در دست نیست تا بتوان دقیقا محدوده شمالی آن را در آغاز مسیحیت معین نمود.[5] از طرف شرق به دره ریفت اردن در امتداد دشت های دره جزریل[6] و از طرف غرب از عکا[7] تا سواحل دریای مدیترانه و دشت ساحلی را شامل می‌باشد.[8]

بیشتر مناطق جلیله شامل زمین های صخره ای، در ارتفاع بین 500 تا 700 متر، می‌باشد. چندین کوه مرتفع از جمله کوه تنبور[9] و کوه مرون[10] دراین منطقه واقع شده، که دارای درجه حرارت نسبتا کم و بارش بالایی هستند. در نتیجه این آب و هوا، گیاهان و حیات وحش درمنطقه رشد خوبی دارند. رودخانه ها و آبشارها، که دومی عمدتا در جلیله بالا واقع است، همراه با زمینه های گسترده ای از گیاهان سبز و گیاهان وحشی رنگارنگ، و همچنین شهرهای متعددی که از لحاظ کتاب مقدس با اهمیت می‌باشند، سبب شده تا این منطقه به یک منطقه توریستی مبدل گردد.[11]

 

ساکنین جلیله

ساکنین جلیله افراد شجاع وکوشایی بودند اگرچه یهودیان مناطق دیگر آنها را نه تنها انسان های احمق و بی ادبی می‌شماردند بلکه آنها را فتنه انگیز می‌دانستند و لذا آنان را تحقیر می‌نمودند (لوقا 13.1 و یوحنا 1.47). به نظر می‌رسد آنها از گویشی مخصوص به خود استفاده می‌نمودند و بدین خاطر از یهودیان اورشلیم به راحتی قابل تمایز بودند (مرقس 14.70)، و البته این تفاوت گویش به خاطر فرهنگ مختلط ساکنان آن بود. بسیاری از رسولان و اولین کسانی که به مسیحیت گرویدند و به دعوت عیسی پاسخ دادند مانند خود مسیح از ساکنین جلیله بودند (اعمال رسولان 1.11).[12] البته نام و لقب جلیلی بارها از سوی یهودیان دیگر مناطق به مسیح و رسولان به عنوان تحقیر نسبت داده می‌شد.[13]

 

نام جلیل در کتاب مقدس

کلمه جلیل 73 مرتبه در کتاب مقدس به کار رفته است. در انجیل متی 18 بار، مرقس 12 بار، لوقا 15 بار، یوحنا 16 بار، اعمال رسولان 5 بار، یوشع 3 بار، اول پادشاهان 1 بار، دوم پادشاهان 2 بار و در کتاب اشعیا 1 بار.

با توجه به کتاب مقدس، سلیمان برای یکسری خدماتی که پادشاه حیرام اول[14] (به عبری: חִירָם، به معنی بزرگ زاده) انجام داده بود دشتی در میان کوه های نفتالی[15] را به عنوان پاداش به او هدیه داد.[16] حیرام آن را "سرزمین کابل”[17] نامید.[18] این منطقه نام خود را از کلمه عبری galil ، به معنی"منطقه"، و "دایره" گرفته است. کتاب مقدس از این منطقه با نام "جلیل امت ها" یاد می‌کند.[19]آنچه "دریای جلیله" نامیده می‌شود نیز در همین منطقه واقع شده است، و به آن همچنین دریای کنرت [20]گفته شده است(اعداد 34.11)، که از کلمه عبری kinnor گرفته شده است به معنی "چنگ" که شکل آن را توصیف می‌کند. دریاچه جنیسارت[21] نیز نام دیگر آن در کتاب مقدس است (لوقا 5:01).

 

جلیل در دوران کهن

در دوران رومی ها، کشور به سه منطقه  یهودیه، سامره، و جلیل تقسیم شده بود،[22] که جلیل شامل تمام بخش شمال کشور می‌شد، و از دو منطقه دیگر بزرگتر بود.[23]

در سال 47 قبل میلاد، هیرودیس کبیر[24] فرمانده نظامی جلیل شد. زمانی که او گروهی از دزدان را که برای مدت طولانی کشور را به رنج انداخته بودند سرکوب نمود بسیار مورد قبول همگان واقع شد. وقتی هیرودیس به تاج و تخت رسید یک دوره آرامش و صلح برای جلیل آغاز شد و تا سال 40 میلادی که فرزندش آنتیپاس[25] تبعید شد ادامه یافت. پس از تبعید آنتیپاس جلیل تحت سلطنت آگریپاس اول[26] در آمد تا زمان مرگ او در 44 میلادی. پس از آن یک دوره تحت کنترل رومیان و سپس تحت فرمان آگریپاس دوم در آمد که جنگ های زیادی را با رومیان انجام داد و تا سال 100 میلادی موقعیت خود را حفظ نمود. با وجود رشادت جلیلیان، اما در شورشی که در زمان هادریانوس (132-135) رخ داد هیچ گونه اطلاعاتی از نقش آنها در واقعه در دست نیست.[27]

در آغاز سلطنت رومیان سافوریه[28] که در سه مایلی ناصره قرار دارد، نقش مرکزی یافت. در این زمان هیرودیس آنتیپاس در ساحل غربی دریای جلیل شهری جدید بنا نمود و آن را طبریه[29] نام نهاد. پس از سقوط اورشلیم، جلیل که تا چندی پیش به تحقیر و خواری ملاحظه می‌شد، مرکز آموزه های یهودی گشت و مقر اصلی این فعالیت طبریه قرار گرفت، جایی که نگارش کتاب "میشنا" شروع شد و تلمود اورشلیم تالیف شد. بدین ترتیب جلیل در این زمان به مرکزی ملی مذهبی تبدیل شد.[30]

منطقه جلیله احتمالا در طول حداقل 30 سال از عمر عیسی محل سکونت و خانه وی بوده است. سه انجیل اول از عهد جدید به طور عمده فعالیتهای عیسی و تبلیغ او را در این استان، به ویژه در شهرهای ناصره و کفرناحوم[31] گزارش می‌دهند. شهرستان جلیل در فلسطین همچنین به عنوان مکانی که در آن عیسی یک مرد نابینا را شفا داد مورد اشاره قرار گرفته است.[32]

جلیل صحنه وقوع بسیاری از حوادث در تاریخ یهودیان می‌باشد. این مطلب بسیار برای جلیل با اهمیت است که بنا به گزارش کتاب مقدس و منابع مسیحیان از میان سی و دو مثال که حضرت عیسی استفاده نمود نوزده مورد در جلیل ارائه شد، و همینطور از میان سی و سه معجزه که برای او نقل شده بیست و پنج مورد در این منطقه صورت گرفته است. معجزه اول در مجلس عروسی در قانا، یکی از قسمت های جلیل، و معجزه آخر پس از مصلوب شدن و قیام عیسی در سواحل دریای جلیل رخ داد. موعظه روی کوه عیسی مسیح نیز در جلیل بود، و نیز سخن و خطابه عیسی مسیح راجع به "نان زندگی"، "پاکی"، "بخشش" و "تواضع" در همین مکان صورت گرفته است. عیسی مسیح اولین شاگردان خود را در جلیل به سوی خود فراخواند.[33]

وقتی که سنهدرین به دنبال یافتن بهانه ای برای محکوم کردن عیسی مسیح بود (یوحنا 7.45 تا 7.52) نیقودیموس[34] برای عیسی میانجی گری نمود. اما یهویان به وی گفتند "آیا تو هم جلیلی هستی؟ هیچ نبی از جلیل برنخواهد خواست". البته این سخن آنان اشتباه و براساس قومی گرایی خرافی آنها بود و نیز از لحاظ تاریخی مورد نقض داشت و حداقل دو پیامبر از جلیل برخواسته اند، یکی حضرت الیاس[35]  و دیگری یونس[36]، شاید حضرت یوشع[37] و ناحوم[38] را هم بتوان جلیلی دانست.[39]


قرون وسطی

پس از آنکه عرب ها کنترل منطقه را در سال 638 در اختیار گرفتند، این منطقه بخشی از خاک اردن شد. شهرهای اصلی آن عبارت بودند از طبریه،[40]که مرکز منطقه بود، قانا،[41] بیسان،[42] عکا،[43] سافوریه و کابل.[44] در قرن دهم دولت فاطمیون این منطقه را فتح کردند. در همین دوران بود که فرقه دروزی ها در زمان حکومت خلیفه فاطمی الحکیم در این منطقه در داخل و شمال جلیله شکل گرفت. قسمت شرق جلیله، با این حال، در طول تاریخ اکثریت یهودی خود را حفظ کرده است.

جمعیت یهودی جلیله  پس از اخراج آنها از اسپانیا و استقبال از طرف امپراتوری عثمانی به طور قابل ملاحظه ای افزایش یافته است. این جامعه برای مدت ها یک مرکز بین المللی  پارچه بافی و تولید بود، و همچنین به عنوان یک سایت کلیدی برای یادگیری یهودیت به شمار می‌آمد. امروز این منطقه به عنوان یکی از چهار شهر مقدس یهودیت باقی مانده است و مرکزی برای کابالا.

قرن نوزده و بیستم

در اواسط قرن هجدهم، جلیل در مبارزه بین رهبر بادیه نشینان "ظهیر العمر"[45] و حاکمان عثمانی که پایتخت آنها دمشق بود گرفتار شد. العمر در جلیل به مدت 25 سال حکمرانی کرد تا حاکم عثمانی جزار پاشا[46] آن را در سال 1775 فتح کرد.
در سال 1831 جلیل، که بخشی از عثمانی بود، از دست عثمانی به ابراهیم پاشا در مصر افتاد و تا سال 1840 به همین حال باقی ماند. در طی این مدت زد و خورد های بسیاری رخ داد مانند سال درگیری سال 1834. همچنین در سال 1834 و 1837 زلزله بزرگی بسیاری از شهرهای جلیل را در برگرفت، و منجر به مرگ تعداد زیادی از مردم شد.

 در اوایل قرن بیستم، مسیحیان عرب، اعراب مسلمان، دروزی ها و یهودیان در جلیل سکونت داشتند، در حالی که اقلیت های عثمانی نیز در بعضی مناطق یافت می‌شدند. جمعیت یهودیان منطقه پس از مهاجرت صهیونیست ها افزایش یافته است.
پس از جنگ 1948 اعراب و اسرائیل تقریبا  کل جلیل تحت کنترل اسرائیل درآمد. بخش زیادی از جمعیت فرار کردند یا مجبور شدند منطقه را ترک کنند، در حالی که روستاهای زیادی از سکنه خالی ماندند، به هر حال جامعه بزرگ عرب اسرائیل با توجه به روابط حسنه ای که با دروزی ها داشتند داخل جلیله و نزدیکی شهرستان های ناصره، عکا، و شفا باقی ماندند. مزارع اطراف دریای جلیله بعضی از مواقع توسط توپخانه ارتش سوریه مورد اصابت قرار می‌گرفت تا زمانی که اسرائیل در سال 1967 در طی جنگ شش روزه  بلندی های جولان را دست گرفت. اسرائیل عملیاتی را در سال 1979 و عملیات "صلح برای جلیل"را در سال 1982 آغاز نمود با اهداف اعلام شده که عبارت بودند از "از بین بردن زیرساخت های سازمان آزادیبخش فلسطین در لبنان و حفاظت از شهروندان جلیل". اسرائیل بسیاری از نواحی جنوب لبنان را تا سال 1985 به اشغال خود درآورده بود.
تا سال 2000، حزب الله و جنبش امل، همچنان به مبارزه با نیروهای اسرائیل ادامه دادند. در ماه مه سال 2000، نخست وزیر اسرائیل، ایهود باراک،[47]سربازان نیروهای اسرائیل را از جنوب لبنان عقب کشید. با این حال، درگیری های بین حزب الله و اسرائیل در امتداد مرز ادامه دارد

 

جلیل امروزی

امروز جلیله یک جمعیت بزرگ از عرب ها را در خود جای داده است، درکنار جمعیت  نسبتا بزرگی از دروزی ها. بخش مرکزی شهرستان جلیل همچنین به عنوان "قلب جلیل" از طرف مرزهای این کشور با لبنان تا لبه شمالی دره جزریل ادامه دارد که شامل شهرهای ناصره، ساخنین، شاگور می‌باشد. استان کفر کانا[48] در حال حاضر دارای 75 در صد جمعیت عرب می‌باشد و بیشتر جمعیت یهودی آن در شهرهای کوچک روی تپه ها زندگی می‌کنند مانند شهر کارمیل. در همین حال جلیل شرقی، دره رود اردن و منطقه اطراف دریای جلیله تقریبا 100 درصد یهودی می‌باشند. بخش جنوبی جلیل، از جمله دره جزریل، و منطقه گیلبوآ  نیز تقریبا 100 درصد یهودی هستند، و تنها شامل چند روستای کوچک عرب در نزدیکی مرز غربی می‌باشد. جلیل غربی نیز در حدود 80 درصد دارای جمعیت یهودی است. منطقه ای که به طور مستقیم همجوار با مرز لبنان و در ناحیه شمال غرب قرار دارد نیز تقریبا یهودی است. در چند دهه اخیر آژانس یهودی تلاش کرده است تا جمعیت یهودیان را در این منطقه افزایش دهد،[49] در حالی که جمعیت غیر یهودیان نیز افزایش یافته است. در سال 2006، از 1،200،000 ساکن در منطقه جلیل 53.1 درصد از اقلیت های مختلف بوده اند، در حالی که تنها 46.9 درصد یهودی بودند.[50]
امروزه بزرگترین شهرهای این منطقه عبارتند از عکا، ناصری، کارمیل، شاگور، و طبریه. شهر بندری حیفا نیز به عنوان یک مرکز تجاری برای کل منطقه به حساب می‌آید.

یحیاى تعمید‌دهنده و جلیل

اندکى پیش از برانگیخته شدن حضرت عیسى مسیح(ع)، حضرت یحیى بن زکریا(ع)، پیامبر جوان و پرآوازه بنى‌اسرائیل در سرزمین یهودیه قیام کرد و به موعظه مردم پرداخت. این پیامبر به مردم مى‌گفت: "توبه کنید، زیرا ملکوت آسمان نزدیک است." (متى 3:2، لوقا 3:3)

از دیدگاه بنى ‌اسرائیل، ملکوت آسمان گونه‌اى حکومت الهى بود که آرمان مقدس آنان به‌شمار مى‌رفت. به همین دلیل به گفته اناجیل در موارد مختلف یحیاى تعمید ‌دهنده در دعوت خود موفقیت چشمگیرى به دست آورد و تأثیر عمیقى بر مردم گذاشت. به طورى‌ که همه طبقات اجتماعى، گروه گروه نزد او مى‌آمدند و توبه مى‌کردند و وى آنان را غسل تعمید مى‌داد.

اندک ‌اندک حضرت یحیى(ع) با هیرودیس تیتراخ، پادشاه فاسد و ستمگر ایالت جلیل به مخالفت برخاست و پس از چندى به فرمان وى سر او را در زندان بریدند (متی 14.1 تا 14.12، مرقس 6.14.تا 6.29، لوقا 9.7 تا 9.9) هنگامى‌که حضرت عیسى (ع) خبر دستگیرى حضرت یحیى(ع) را شنید، شهر خود ناصره در جلیل را ترک کرد و به شهر کفرناحوم در کنار دریاچه جلیل آمد.

حضرت عیسى(ع) دنباله کار حضرت یحیى(ع) را گرفت و به مژده فرارسیدن ملکوت خداوند آغاز کرد. وى ارشاد و رهبرى مؤمنان و شاگردان را برعهده گرفت و در کنیسه‌هاى نواحى مجاور به ایراد موعظه پرداخت. لوقا مى‌گوید: به جلیل برگشت و در کنیسه‌ها به موعظه پرداخت: روح خداوند بر من است، زیرا که مرا مسح کرد تا فقیران را بشارت دهم و مرا فرستاد تا شکسته دلان را شفا بخشم و اسیران را به رستگارى و کوران را به بینایى موعظه کنم و تا کوبیدگان را آزاد سازم. (لوقا 4:18)

مبعوث شدن نبی از جلیل

متن اصلی انجیل اذعان می‌دارد نبی موعود از جلیل نخواهد امد و چون مسیح از جلیل برخاست پس او نبی موعود نبود. عالمان یهودیان می‌گویند که بر اساس کتاب مقدس، نبی موعود از جلیل نخواهد بود. یعنی در اعتقاد عالمان یهود در زمان عیسی(ع) چنین چیزی وجود داشته است و در انجیل ثبت شده است. عیسی از جلیل مبعوث شده است و برخاسته است و وطن خود را ناصره، شهری از شهرهای جلیل می‌داند.

اینکه عیسی از ناصره در استان جلیل می‌باشد در موارد مختلفی از عهد جدید ذکر شده است "آن گروه گفتند: این است عیسی نبی از ناصره جلیل". (متی 21.11). در جای دیگری از عهد جدید نیز آمده است: " به ناصره جایی که پرورش یافته بود، رسید و بحسب دستور خود در روز سبت به کنیسه درآمده، برای تلاوت برخاست" (لوقا 16.4). پس عیسی پرورش یافته ناصره بود و وطن خود را ناصره، شهری از شهر های جلیل می‌دانست.

و نیز می‌توان به قسمت هایی از کتاب مقدس برای اینکه آغاز رسالت عیسی از جلیل بوده استناد جست، " و چون عیسی شنید که یحیی گرفتار شده است، به جلیل روانه شد، و ناصره را ترک کرده، آمد و به کفرناحوم به کناره دریا در حدود زبولون و نفتالین ساکن شد. تا تمام گردد آنچه به زبان اشعیای نبی گفته شده بود که زمین زبولون و زمین نفتالین، راه دریا آن طرف اردن، جلیل امت‌ها  قومی که در ظلمت ساکن بودند، نوری عظیم دیدند و برنشینندگان دیار موت وسایه آن نوری تابید." (متی 4.12). ونیز آمده است " از آن هنگام عیسی به موعظه شروع کرد و گفت: توبه کنید زیراملکوت آسمان نزدیک است". (لوقا 20.1 تا 20.16)

مقاله

نویسنده محمد بخارائي (رفايي)
جایگاه در درختواره ادیان ابراهیمی - مسیحیت

این موضوعات را نیز بررسی کنید:

جدیدترین ها در این موضوع

اهمیت شعار سلاح هسته‌ای ندادن در اذهان عمومی

اهمیت شعار سلاح هسته‌ای ندادن در اذهان عمومی

در تقابل ایران با اسرائیل و آمریکا، همیشه گزینه حمله اتمی چالش‌برانگیز بوده و هست. عده‌ای می‌گویند: وقتی آمریکا و اسرائیل به عنوان دشمن اصلی ما سلاح اتمی دارند و تجربه نشان‌داده، اگر لازم شود هیچ تعارفی در استفاده از آن ندارند، پس ما هم باید سلاح اتمی داشته باشیم.
باغ خسروشاهی

باغ خسروشاهی

کی از شبهاتی که در سال‌های اخیر سبب تحریف امام در ذهن نسل جوان شده است این ادعا است که برخی می‌گویند امام در باغ‌های بزرگ و مجلل اطراف جماران زندگی می‌کردند و بااین‌وجود در رسانه‌ها به مردم یک‌خانه کوچک و ساده به‌عنوان محیط زندگی ایشان نمایش داده می‌شد
دوگانه نهضت و نظام

دوگانه نهضت و نظام

برخی دوگانه‌ها را ابتدا درک نمی‌کنیم ولی به مرور که مشغول کاری علمی می‌شویم یا طرحی عملی را به پیش می‌بریم متوجه آن می‌شویم و بعد بر سر آن دو راهی به انتخابی خاص دست می‌زنیم.
چرا ظهور حاج قاسم، خارج از نظم جمهوری اسلامی امکان تاریخی ندارد؟

چرا ظهور حاج قاسم، خارج از نظم جمهوری اسلامی امکان تاریخی ندارد؟

شهید سلیمانی بی‌شک در زمره شخصیت‌هایی است که جامعه ایرانی بشدت از وی متأثر خواهد بود. احتمالاً در طول تاریخ هیچ بدرقه‌ای به میزان تشییع پیکر او شکوهمند نبوده است.
آب و برق مجانی می‌شود!

آب و برق مجانی می‌شود!

پر بازدیدترین ها

Powered by TayaCMS