دانشنامه پژوهه بزرگترین بانک مقالات علوم انسانی و اسلامی

حواریون Apostles

No image
حواریون Apostles

كلمات كليدي : حواريون، رسولان، متي، يوحنا، شمعون، پطرس، يهوداي اسخريوطي، متياس

نویسنده : محمد ضياء توحيدي

کلمه Apostle برگرفته از کلمه یونانی Apostolos[1] به معنی رسول است که در زبان‌های عربی و فارسی، معادل "حواری" برای آن انتخاب شده است.

این واژه در متن یونانی کتاب مقدس، به صورت عام در معنی "فرستاده" به کار رفته است (مانند یوحنا 13: 16 و دوم قرنتیان 8: 23 و فیلیپیان 2: 25) اما در معنای خاصش به "دوازده حواری مسیح" اختصاص دارد. حواریون کسانی بودند که توسط شخص حضرت مسیح، به منظور انتشار تعالیم مسیح و بشارت انجیل برگزیده شدند.[2]

 

انتخاب حواریون

چنانکه از انجیل‌های مرقس و لوقا بر می‌آید، آن حضرت، تمام شاگردان خود را طلبید و دوازده نفر را از میان آنان انتخاب کرده، ایشان را رسول[3] نامید.[4]

 

نام حواریون و اختلافات انجیلها در این مورد

نام حواریون حضرت مسیح، در انجیل‌های متی و مرقس یکسان است. متی نام شاگردان مسیح را چنین نقل می‌کند:

«شمعون معروف به پطرس، اندریاس برادر شمعون، یعقوب فرزند زبدی، یوحنا برادر یعقوب، فیلیپّس، برتولما، توما، متی، یعقوب فرزند حلفی، لبی معروف به تدی، شمعون قانوی، یهودای اسخریوطی».[5]

انجیل لوقا نیز نام حواریون را به همین شکل نقل کرده است اما در یک مورد، تفاوتی ظاهری وجود دارد. نام شاگردان مسیح طبق متن لوقا، چنین است:

«شمعون که او را پطرس نیز نام نهاد و برادرش اندریاس، یعقوب و یوحنا، فیلپس و برتولما، متی و توما، یعقوب ابن حلفی و شمعون معروف به غیور، یهودا برادریعقوب و یهودای اسخریوطی که تسلیم‌کننده وی بود».[6]

متی و مرقس، نام لبی (معروف به تدی) را ذکر کرده‌اند اما در انجیل لوقا اثری از نام وی نیست. لوقا به جای تدی، از "یهودا برادر یعقوب" نام می‌برد. اعتقاد عمومی بر آن است که این دو نام، مربوط به یک نفر هستند.[7]

البته این سؤال، قابل طرح است که چرا متی هم نام "لبی" و هم شهرت وی (تدی) را ذکر کرده است اما از نام اصلی او سخنی به میان نیاورده است؟!. دیگر آنکه متی در متن خویش، کسانی را که با هم نسبت برادری داشته‌اند مشخص کرده است اما در مورد نسبت برادری میان لبی و یعقوب، چیزی نگفته است.

نکته‌ی دیگری که در مورد نام حواریون وجود دارد، آن است که یوحنا در انجیل خویش[8] از شخصی به نام نتنائیل[9] به عنوان یکی از حواریون، یاد می‌کند در حالی که در انجیل‌های متی، مرقس و لوقا، نام نتنائیل به عنوان حواری ذکر نشده است.

در پاسخ به این مشکل، برخی اظهار داشته‌اند که احتمالا نتنائیل و برتولما یک نفر هستند[10] اما باید توجه داشت که این راه حل نمی‌تواند چندان قابل قبول باشد زیرا آگوستین و جروم، نتنائیل را شاگردی معمولی دانسته‌اند و نه یکی از حواریون.[11] بنابر این باید گفت یوحنا در نام حواریون با دیگر انجیل‌نگاران، اختلاف نظر دارد.

 

مختصری در مورد حواریون

مهمترین منبع در مورد حواریون، انجیل‌ها هستند اما در کنار انجیل‌ها، در سنت مسیحی نیز مطالبی در مورد آنان وجود دارد. افزون بر این ائوسبیوس نیز در کتاب تاریخ کلیسا، مطالبی را در مورد حواریون نقل کرده است. جهت آشنایی بیشتر با حواریون، به اختصار توضیحاتی را در مورد آنان، درج خواهیم کرد.

پطرس[12]: نام اصلی وی در زبان عبری، شمعون و در زبان یونانی سیمون[13] بود. بعدها نام وی توسط حضرت مسیح به کیفا (به معنی صخره) تغییر یافت. ادبیات رایج آن زمان که ادبیات یونانی بود معادل یونانی پطرس[14] را برای وی انتخاب کرد؛ نامی که شمعون بدان شهرت یافت.

وی فردی روستایی از اهالی بیت صیدا در نزدیکی سواحل شمالی دریاچه‌ی جلیل و کفرناحوم بوده است و به ماهیگیری اشتغال داشته است. [15]

چنانکه از انجیل‌ها بر می‌آید، وی در میان حواریون دارای مقامی خاص و برجسته بوده است و پس از حضرت مسیح نیز رهبری مسیحیان را بر عهده داشته است.[16]

حضرت مسیح کلیدهای ملکوت آسمان را به وی می‌سپرد و به او اختیاری تام در رهبری کلیسای مسیحی عطا می‌فرماید:

«و من نیز تو را می‌گویم که تویی پطرس و بر این صخره کلیسای خود را بنا می‌کنم و ابواب جهنم  بر آن استیلا نخواهد یافت؛ و کلیدهای ملکوت آسمان را به تو می‌سپارم؛ و آنچه بر زمین ببندی در آسمان بسته گردد و آنچه در زمین گشایی در آسمان گشاده شود».[17]

در مورد تاریخ وفات یا شهادت پطرس، اطلاع دقیقی در دست نیست. برخی اظهار داشته‌اند که پطرس در سال 64 میلادی و در دوران جفای نرون وفات نموده است. برخی نیز سالهای 66 یا 68 میلادی را پذیرفته‌اند[18] که البته دیدگاه اخیر از شهرت بیشتری برخوردار است.[19]

گفته می‌شود که وی محکوم گردید که به صلیب کشیده شود اما او درخواست کرد که به صورت واژگون مصلوب گردد زیرا خود را لایق نمی‌دانست که همچون مسیح، به صلیب کشیده شود.[20] به اعتقاد عموم مسیحیان، مقبره پطرس در واتیکان امروزی قرار دارد.[21]

در مجموعه‌ی کتابهای عهد جدید، تنها دو رساله به او منسوب است. البته کتابهای دیگری نیز به وی منسوب است که کلیسا، آنها را به رسمیت نمی‌شناسد. این کتابها عبارتند از انجیل پطرس، اعمال پطرس[22] و سه کتاب مکاشفه‌.[23] در میان این کتابها، یکی از کتابهای مکاشفه دارای اهمیت الهیاتی خاصی است. اهمیت این کتاب از آن روست که در آن کشته شدن مسیح توسط یهودیان انکار شده است.[24]

توما[25]: محل تولد او مشخص نیست اما احتمالا مثل سایر رسولان از اهالی جلیل بوده است. از قرار معلوم، شخصی تند حوصله و تند مزاج بوده است.[26] وی که نام کاملش "دیدیماس یهودا توماس" بوده، بنابر اساطیر مسیحیان نخستین، یکی از برادران حضرت عیسی بوده است.[27]

طبق نقل ائوسبیوس[28]، او در پارت[29] که در آن زمان سرزمینی مستقل بوده و از هند تا نهر فرات امتداد داشته، مشغول فعالیت‌های تبلیغی بوده است.[30]

از میان انجیل‌های اپوکریفایی، دو انجیل به وی منسوب است.

1.  انجیل توما. در مورد اینکه آیا می‌توان این انجیل را به توما نسبت داد، اختلاف نظر وجود دارد. برخی تاریخ نگارش این انجیل را به قرن دوم باز گردانده‌اند که در این صورت، نمی‌توان آن را نوشته‌ی تومای حواری دانست. اما این نظریه نمی‌تواند معتبر باشد زیرا اوریگن پس از ذکر این انجیل، آن را یکی از منابع مورد استفاده لوقا در تدوین انجیل خویش می‌داند. بنابر این می‌توان حدس زد که تاریخ نگارش این انجیل بسیار پیشتر از تاریخ پیشنهادی بوده است و حتی قبل از انجیل لوقا نگاشته شده و رواج داشته است. برخی از دانشمندان، این کتاب را از جهت اهمیت و جایگاه، همانند منبع Q[31] دانسته‌اند و معتقدند که این انجیل یکی از منابع اصلی نویسندگان دیگر انجیلها بوده است.[32]

نکته‌ی مهم در مورد این انجیل، آن است که سیمای حضرت عیسی در آن، در تقابلی آشکار با سیمای مسیح در انجیلهای قانونی قرار دارد. مسیح این انجیل، فرزند خدا نیست. خدای مصلوب شده و برخاسته از قبر نیز نمی‌باشد. او عیسای جاودانی است که کلمات و سخنان حکمت آمیز وی، رستگاری را به ارمغان می‌آورد.

اعتبار این انجیل تا بدان حد است که برخی از محققان، آن را هم عرض اناجیل چهارگانه دانسته و از آن به عنوان پنجمین انجیل، یاد کرده‌اند. دانشمندان این انجیل را کتابی اصیل و ارزشمند می‌دانند که تعالیم راستین عیسای تاریخی را که در عهد جدید از آنها اثری نیست، در خود جای داده است.[33]

2.  انجیل کودکی توما[34]: این انجیل دارای اهمیت خاصی است چرا که آباء کلیسا بارها به آن اشاره کرده و یا به آن استشهاد نموده‌اند. اوریگن در نوشتجات خویش به این انجیل اشاره نموده است. ایرنئوس نیز به این انجیل استشهاد نموده است. در مقابل، کیرلس اورشلیمی (متوفی 386 .م) اظهار می‌دارد که این انجیل نوشته‌ی توما نیست و نوشته‌ی شخص دیگری به همین نام است که یکی از سه شاگرد مانی بدعتگزار بوده است. البته محققان این نظریه کیرلس را رد کرده‌اند زیرا از نگاه آنان، ذکر نام این انجیل و استفاده از آن در نوشتجات آباء کلیسا نشان از قدمت آن دارد.[35]

برتولما[36]: چنانکه پیشتر هم اشاره کردیم، برخی از عالمان مسیحی، حدس می‌زنند که او همان نتنائیل است که یوحنا از وی به عنوان یکی از حواریون، نام برده است. اعتقاد بر آن است که او یکی از هفتاد شاگردی است که مسیح در زمان حیات خویش آنها را جهت تبلیغ، اعزام فرمود (لوقا 10: 1).[37]

گفته می‌شود که وی ابتدا در هندوستان، مشغول فعالیت بوده و سپس به ارمنستان رفته است و در همانجا به شهادت رسیده است.[38]

اندریاس [39]: او از اهالی "بیت صیدا" در جلیل بوده است. طبق روایت ائوسبیوس، وی در اسکیتیا[40] مشغول تبلیغ و تعلیم انجیل بوده است.[41] جروم معتقد است که او در اخائیه ساکن و مشغول تبلیغ بوده است. بر اساس روایات موجود، او به دلیل مقاومت در برابر بت‌پرستان اخائیه به شکل مخصوصی در پاتراس[42] در یونان مصلوب گردید. می‌گویند که صلیب وی به شکل X بوده است.[43] گفته شده، که بعدها استخوان‌های وی را به شهر او که در کشور اسکاتلند بوده، انتقال داده‌اند.[44]

شمعون قانوی[45]: ظاهر آن است که با توجه به لقب "قانوی" که لوقا برای وی ذکر کرده است، او یکی از اعضای قنائیم (زیلوت‌ها) بوده است.[46]

او در مناطق مختلفی از خاورمیانه به تبلیغ مشغول بوده است و طبق نقل‌های موجود، به وسیله ارّه به دو نیم شده، به شهادت می‌رسد.[47]

فیلیپّس[48]: او از اهالی "بیت صیدا" بوده است و طبق روایات موجود، در فریگیا (در ترکیه امروزی) مشغول فعالیت‌های تبلیغی بوده است.[49] وی از جمله حواریونی است که ازدواج کرده بوده و دارای فرزند نیز بوده است.[50]

متی[51]: او همان کسی است که اولین انجیل به وی نسبت داده می‌شود. مطابق آنچه که در انجیل‌ها ذکر شده، وی مأمور مالیات بوده است و بنابر این می‌بایست باسواد بوده باشد.[52] چنانکه از عهد جدید بر می‌آید وی به زبانهای آرامی و یونانی تسلط داشته است.[53]

گفته شده که وی، ابتدا در یهودیه و میان یهودیان به تبلیغ پرداخته است اما بعدا راهی سرزمین‌های غیر یهودی شده و در مناطقی از جمله اتیوپی، ایران و پارت، مشغول فعالیت بوده است.[54]

برخی گویند که فعالیت‌های وی در کوش بوده و در همان‌جا به شهادت رسیده است. برخی نیز بر این باورند که او در یهودیه به خدمت مشغول بوده و در نهایت توسط یهودیان سنگسار شده است.[55]

یعقوب[56]: او  پسر زبدی و سالومه و  برادر یوحنای کاتب انجیل بوده است که به یعقوب کبیر، شناخته می‌شود.[57] به دستور هیرودیس اغریپاس، سرش از تنش جدا گردید.[58]

ائوسبیوس، نام وی را پس از استیفان و در ردیف اولین شهدای مسیحی ذکر می‌کند.[59] برخی معتقدند که او پس از مصلوب شدن حضرت مسیح به اسپانیا رفته است اما این مطلب نمی‌تواند صحیح باشد. به هر حال، امروزه مقبره‌ای به نام وی در کشور اسپانیا وجود دارد.[60]

یوحنا[61]: وی پسر زبدی و سالومه و برادر جوان‌تر یعقوب بوده است. در عهد جدید، یکی از انجیل‌های چهارگانه، سه رساله و نیز کتاب مکاشفه، به او نسبت داده شده است. او بسیار مهربان و در عین حال با استقامت و دلیر بوده است. گمان می‌رود که از همه حواریان جوان‌تر بوده است. او همان کسی است که مسیح در هنگام مرگ، مادر خود را به وی سپرد. پس از صعود مسیح علی رغم آنکه او را حبس کرده، تازیانه زدند و تهدید به قتل کردند اما با شجاعت به موعظه انجیل ادامه داد. (اعمال 4: 13).[62]

وی پس از وفات پولس در افسس می‌زیست و احتمالا در سال 95 میلادی، دومیشان امپراتور، او را به جزیره پطمس تبعید کرد و در همان‌جا بود که وی رؤیای خویش را دید؛ رؤیایی که در قالب کتاب مکاشفه، نگاشته شده و در عهد جدید قرار گرفت. او سپس به افسس بازگشته و در آنجا روزگار را به سر برد. طبق قول اپیفانوس، او در سال سوم سلطنت "تروجان" یعنی سال 100 میلادی، در سن 94 سالگی از دنیا رفته، در حوالی همان شهر، مدفون می‌گردد.[63]

یعقوب[64]: وی که به یعقوب صغیر شناخته می‌شود، فرزند حلفی و مریم بوده است. بنابر روایات موجود، در قسمت جنوب غربی فلسطین مشغول فعالیت بوده است. او بعدها برای موعظه رهسپار مصر می‌گردد و در همانجا هم مصلوب شده است. برخی گمان کرده‌اند که وی برادر حضرت عیسی است.[65]

تدی[66]: چنانکه پیشتر اشاره کردیم نام وی تنها در انجیل‌های متی و مرقس ذکر شده است اما در انجیل لوقا[67] و نیز در کتاب اعمال رسولان[68]، به جای تدی از "یهودا برادر یعقوب" نام برده شده است که به اعتقاد کلیسا، هر دو نام مربوط به یک نفر می‌باشد.[69]

معلوم نیست که آیا او برادر یعقوب بن حلفی (یعقوب صغیر) یا برادر یعقوب (مسمی به برادر حضرت عیسی) بوده است یا نه. همچنانکه نمی‌دانیم که آیا این دو یعقوب یک نفر بوده‌اند یا دو نفر.[70]

یهودای اسخریوطی[71]: او پسر شمعون اسخریوطی خوانده شده.[72] لقبش عبرانی است و مرکب از دو کلمه ایش و قریوت یا خریوت که به معنی مرد قریوت است که یکی از شهرهای یهودیه بوده است. (یوشع 15: 25).[73] طبق گزارش انجیل‌ها، وی تسلیم کننده‌ی مسیح بوده است. او مسیح را در ازای دریافت سی پاره نقره تسلیم کاهنان کرد اما بعدا پشیمان شد و خودش را دار زد.[74]

متیاس[75]: طبق نقل ائوسبیوس، او یکی از هفتاد شاگردی است که حضرت عیسی آنان را برای تبلیغ، اعزام فرمود.[76]

او توسط حضرت مسیح به عنوان حواری برگزیده نشده بود. از آنجا که یهودای اسخریوطی خیانت ورزیده، مسیح را تسلیم یهودیان کرده بود و نهایتا نیز خود را کشته بود، حواریون تصمیم گرفتند تا شخص دیگری را به جای او انتخاب کنند تا عدد حواریون تکمیل گردد. آنها دو نفر را برای احراز این منصب انتخاب کردند و میان آنان قرعه انداختند که قرعه به نام متیاس درآمد.[77]

 

حواریون در زمان حیات مسیح

آنگونه که از انجیل‌ها بر می‌آید، حضرت عیسی آنها را طلبیده، ایشان را بر ارواح پلید قدرت داده است  تا بتوانند آنها را انسان‌ها بیرون کنند و نیز هر بیماری و رنجی را شفا دهند.[78]

طبق گزارش انجیلها، آنان توان شفای بیماری‌های گوناگون را داشتند.[79] با این حال، در مواردی نیز از شفا بخشیدن عاجز بودند.[80]

 

تصویر پردازی منفی از حواریون

انجیل‌ها در موارد متعددی از کم‌ایمانی و یا حتی بی‌ایمانی حواریون سخن به میان آورده‌اند که این نسبت‌ها شایان تأمل است. به عنوان نمونه به مواردی چند اشاره خواهیم کرد:

1. سست‌ایمانی حواریون. متی در انجیل خود چنین نقل می‌کند:  «و شاگردانش چون بدان طرف می رفتند فراموش کردند نان بردارند ....عیسی این را درک نموده بدیشان گفت : ای سست ایمانان چرا در خود تفکر میکنید از آن جهت که نان نیاورده اید».[81]

2. بی‌ایمانی حواریون!. در جای دیگری از همین انجیل آمده است که حواریون از شفادادن برخی از بیماران، عاجز بودند و زمانی که دلیل ناتوانی خود را از حضرت عیسی پرسیدند، چنین پاسخ شنیدند: « به سبب بی‌ایمانی شما زیرا هر آینه به شما می‌گویم اگر ایمان به قدر دانه‌ی خردلی می‌داشتید بدین کوه می‌گفتید از اینجا بدانجا منتقل شو البته منتقل می‌شد».[82]

3. حواریون سخت‌دل. در انجیل مرقس آمده است: «و تا نزد ایشان به کشتی سوار شد، باد ساکن گردید چنانکه بی نهایت در خود متعجب شدند زیرا که معجزه‌ی نان را درک نکرده بودند زیرا دل ایشان سخت بود».[83]

4. حواری شیطان‌صفت. یکی از عجیب‌ترین فقرات انجیل‌ها، آن است که حضرت عیسی، پطرس را که بزرگترین حواری خویش است، شیطان می‌خواند: «و پطرس او را گرفته شروع کرد به منع کردن و گفت: حاشا از تو ای خداوند که این بر تو هرگز واقع نخواهد شد اما او برگشته پطرس را گفت: دور شو از من ای شیطان زیرا که باعث لغزش من می‌باشی».[84]

 

حواریون، پس از حضرت مسیح

توماس میشل، عالم مسیحی معاصر بر این عقیده است که حواریون، پس از حضرت عیسی دچار سردرگمی شده بودند و از وظیفه‌ی خویش، مطلع نبودند. تنها در روز پنطیکاست و پس از نزول روح‌القدس بر آنها بود که توانستند وظیفه‌ی خویش را دریافته بدان عمل کنند.[85]

البته این ادعا درست به نظر نمی‌رسد زیرا طبق گزارش انجیل متی، آن حضرت پس از زنده شدن و در ملاقات با حواریون، وظیفه‌ی آنان را برایشان تبیین فرموده بود:

«پس رفته، همه‌ی امتها را شاگرد سازید و ایشان را به اسم اب و ابن و روح‌القدس، تعمید دهید و ایشان را تعلیم دهید که همه‌ی اموری را که به شما حکم کرده‌ام حفظ کنند».[86]

به هر حال، طبق انجیل یوحنا، حضرت مسیح پس از زنده شدن و ملاقات با حواریون، به آنها قدرت بخشیدن گناهان انسان‌ها را اعطا فرموده بود.[87]

پس از حضرت مسیح، برخی از حواریون در همان منطقه یهودیه به فعالیت و تبلیغ پرداختند و برخی از آنان نیز رهسپار سایر مناطق شده و به انجام وظیفه‌ی خویش، همت گماشتند.

آنها همچنین معجزات زیادی را انجام می‌دادند و بدین وسیله، حقانیت خویش را ثابت می‌کردند.[88] آنها به زودی مورد تعقیب و آزار و اذیت یهودیان قرار گرفتند.[89]

با این حال آنها همچنان به فعالیت‌های خویش ادامه داده و مردم را به مسیحیت فرا می‌خواندند.

 

حواریون در منابع اسلامی

چنانکه پیشتر اشاره شد، حواریون در میان مسیحیان از جایگاه برجسته‌ای برخوردار هستند. با این حال، مواردی از نسب‌های ناشایست به آنان نیز در انجیل‌ها وجود دارد؛ نسبت‌هایی که هرگز مورد قبول مسلمانان نیست. در منابع اسلامی، از حواریون به عنوان انسان‌هایی پاک و مخلص یاد شده است که با اندرز و موعظه، مردم را به تقوی و پرهیزکاری ترغیب می‌کرده‌اند.[90]

بر اساس روایات، حواریون همواره در خدمت و یاری حضرت مسیح، شتابان بوده‌اند و در آنان اثری از ضعف و تردید وجود نداشته است. آنان با بینش، قدرت، کوشش و تلاش خویش، همواره حضرت عیسی را یاری می‌کرده‌اند.[91]

مقاله

نویسنده محمد ضياء توحيدي
جایگاه در درختواره ادیان ابراهیمی - مسیحیت

این موضوعات را نیز بررسی کنید:

جدیدترین ها در این موضوع

اهمیت شعار سلاح هسته‌ای ندادن در اذهان عمومی

اهمیت شعار سلاح هسته‌ای ندادن در اذهان عمومی

در تقابل ایران با اسرائیل و آمریکا، همیشه گزینه حمله اتمی چالش‌برانگیز بوده و هست. عده‌ای می‌گویند: وقتی آمریکا و اسرائیل به عنوان دشمن اصلی ما سلاح اتمی دارند و تجربه نشان‌داده، اگر لازم شود هیچ تعارفی در استفاده از آن ندارند، پس ما هم باید سلاح اتمی داشته باشیم.
باغ خسروشاهی

باغ خسروشاهی

کی از شبهاتی که در سال‌های اخیر سبب تحریف امام در ذهن نسل جوان شده است این ادعا است که برخی می‌گویند امام در باغ‌های بزرگ و مجلل اطراف جماران زندگی می‌کردند و بااین‌وجود در رسانه‌ها به مردم یک‌خانه کوچک و ساده به‌عنوان محیط زندگی ایشان نمایش داده می‌شد
دوگانه نهضت و نظام

دوگانه نهضت و نظام

برخی دوگانه‌ها را ابتدا درک نمی‌کنیم ولی به مرور که مشغول کاری علمی می‌شویم یا طرحی عملی را به پیش می‌بریم متوجه آن می‌شویم و بعد بر سر آن دو راهی به انتخابی خاص دست می‌زنیم.
چرا ظهور حاج قاسم، خارج از نظم جمهوری اسلامی امکان تاریخی ندارد؟

چرا ظهور حاج قاسم، خارج از نظم جمهوری اسلامی امکان تاریخی ندارد؟

شهید سلیمانی بی‌شک در زمره شخصیت‌هایی است که جامعه ایرانی بشدت از وی متأثر خواهد بود. احتمالاً در طول تاریخ هیچ بدرقه‌ای به میزان تشییع پیکر او شکوهمند نبوده است.
آب و برق مجانی می‌شود!

آب و برق مجانی می‌شود!

پر بازدیدترین ها

Powered by TayaCMS