دانشنامه پژوهه بزرگترین بانک مقالات علوم انسانی و اسلامی

روابط ایران و مصر در دوره پهلوی اول

No image
روابط ایران و مصر در دوره پهلوی اول

كلمات كليدي : تاريخ، پهلوي، ايران، مصر، روابط ، رضاخان

نویسنده : زينب ابراهيمي

مصر از لحاظ وسعت، موقعیت جغرافیایی، تعداد جمعیت و پیشرفت، قدمت تاریخیو فرهنگ اسلامی غنیاز مهم‌ترین کشورهای عربی به شمار می‌رود.[1] 94 درصد مردم مسلمان، 5 درصد از جمعیت آن مسیحیان قبطی و حکومت آن سکولار می‌باشد.[2]

قبل از استقلال مصر، عثمانی‌ها و سپس انگلیسی‌ها‌، ماهیت و میزان روابط قاهره با کشورهای جهان را تعیین می‌کردند و مصر اختیارات کاملی برای برقراری مناسبات سیاسی با دیگر کشورها نداشت.

در سال 1882م انگلیسی‌ها به بهانه ناتوانی مصر در پرداخت وام‌های دریافتی، امور مالی و نظامی آن کشور را در دست گرفتند. در نوامبر 1914 دولت عثمانی علیه انگلستان وارد جنگ شد، انگلستان مصر را تحت‌الحمایه خود اعلام و خاک آن کشور را اشغال نمود.[3]

در اواخر قرن 19 جنبش‌های ملی‌گرایانه در مصر به اوج خود رسید که هدف آن اخراج انگلیسی‌ها و استقلال مصر بود. از جمله اقدامات حزب الوطن و وفد بود. سرانجام در 28 فوریه 1922/3 اسفند 1300، بر اثر مجاهدت‌های حزب وفد و رهبر شایسته آن - سعد زغلول پاشا- انگلستان استقلال مصر را به رسمیت شناخت.[4] اما حق نگهداری کانال سوئز، حفظ منافع خارجیان و اقلیت‌ها در مصر و سودان و هم‌چنین دفاع از مصر را برای خود محفوظ داشت.[5] در سال‌های میانی جنگ، روشن‌فکران سوری، لبنانی و مصری کوشیدند ملی‌گرایی را به عنوان یک ایدئولوژی برگزینند؛ اما تحقق آن تا سال 1952(بعد از فروپاشی نظام پادشاهی مصر) به طول انجامید.[6]

آغاز روابط در زمان پهلوی اوّل

اواخر قاجاریه میان مردم دو کشور که هر دو، مورد تهدید و آزار انگلیسی‌ها بودند، پیوندی معنوی ایجاد شده و با یکدیگر احساس همدردی داشتند.

دولت ایران نیز بلافاصله پس از اعلام استقلال مصر در سوم بهمن 1300 این کشور را به رسمیت شناخت و فتح‌الله پاکروان که سرکنسولگر ایران در مصر بود به عنوان اولین وزیر مختار ایران در مصر و آکردیته در حبشه(سودان) منصوب شد[7] که مصادف با کودتای رضاخان در ایران و آخرین سال‌های حکومت احمدشاه بود.[8]

جنگ جهانی اول و مبارزه مردم دو کشور برای برچیدن سلطه استعمار انگلیس‌، پیوند میان دو ملت ایران و مصر را افزایش داد که اوج آن حرکت آزادی‌خواهانه مردم ایران علیه قرارداد 1919 ـ منعقده بین وثوق‌الدوله و انگلیس ـ بود.

پیش از تأسیس اسرائیل، رویکرد سیاسی ایران و مصر به دلیل پادشاهی بودن نظام سیاسی هر دو؛ مبارزه مشترک دو حکومت با اسلام‌گراها و بنیادگرایی درون مرزى و سلطه انگلیس بر هر دو نظام با یکدیگر همسویی داشتند. رضاخان در ایران‌، آتاتورک در ترکیه‌، امان‌الله خان در افغانستان و خاندان فؤاد و فاروق در مصر مشغول اسلام‌زدایی بودند و تز "جدایی دین از سیاست" و اسلام درباری، سازشکاری و بی‌تحرکی را ترویج می‌کردند.[9] تبلیغ بی‌حجابی‌، رواج بی‌دینی‌، سرکوب روحانیون و اسلام‌شناسان‌، رواج مفاسد اخلاقی‌، بهادادن به چهره‌های فرنگ رفته و کمرنگ ساختن مظاهر اسلامی اقداماتی در این راستا بود.[10]

دولت مصر نیز در سال 1303 اقدام به تأسیس سفارت در ایران نمود مناسبات ارتباطى رضاشاه با حکومت «ملک فواد» در مصر بسیار بود.

روابط فرهنگی

در سال 1303ش. وزارت امورخارجه مصر از ایران، درخواست پذیرش دانشجویان مصری، برای آموزش زبان ‌فارسی نمود.[11]

مبادلات علمی در زمینه طب نیز در قالب برگزاری کنگره‌ها بویژه کنگره بین‌المللی طب در سال 1306 میان دو کشور صورت گرفت.[12]

برگزاری انجمن‌های تقریب مذاهب، کنگره بین‌المللی جغرافی و نژادشناسی حاکی از تلاش دو کشور برای برقراری روابط بیشتر بود.[13]

معاهدات سیاسی

پیمان مودت و اقامت میان دو کشور در 1307ش منعقد شد و تا 1331ش که حکومت سلطنتى در این کشور منقرض گردید، دایر بود.[14]

طرح ازدواج محمدرضا پهلوی ـ ولیعهد وقت ایران ـ با فوزیه ـ دختر ملک فؤاد[15] و خواهر ملک فاروق پادشاه مصر ـ در اسفند 1317 که نقشه انگلیسی‌ها برای نزدیک کردن ایران و مصر بود[16] به تحکیم هر چه بیشتر روابط تهران و قاهره انجامید.[17] در این زمان علاوه بر روابط گرم دیپلماسی، خانواده‌های سلطنتی دو رژیم مناسبات تنگاتنگی با هم داشتند.

طبق اصل سی و هفتم قانون اساسی ایران، همسر شاه باید ایرانی الاصل می‌بود تا ولیعهد آینده از نظر قانون اساسی صلاحیت چنین عنوانی را پیدا می‌کرد. اما فوزیه از تبار عرب و اهل مصر بود و نمی‌توانست مادر ولیعهد آینده ایران شود.[18]

اوایل آبان 1317 رئیس‌الوزرای مصر این نکته را هنگام رایزنی مقامات ایرانی با آن‌ها در میان گذاشته بود.[19]

اما چون قدرت دیکتاتور مافوق همه و حتی‌ قانون است و قانون باید طبق خواست او تفسیر شود، برای رفع این مشکل، به مجلس شورای ملی فرمان داده شد، قانونی بگذرانند و مشکل قانونی مساله را به نحوی حل کنند. در 14 آبان ماه 1317 مجلس شورای ملی به ریاست حسن اسفندیاری تصمیم گرفتند، طی یک ماده واحده، اصل سی و هفتم قانون اساسی، ایرانی‌الاصل بودن، را به نحوی تفسیر ‌کنند که شاهزاده خانم را هم شامل شود؛ «ماده واحده - منظور از مادر ایرانی الاصل مذکور در اصل 37 متمم قانون اساسی اعم است از مادری که مطابق شق دوم از ماده 976 قانون مدنی دارای نسب ایرانی باشد یا مادری که قبل از عقد ازدواج با پادشاه یا ولیعهد ایران به اقتضای مصالح عالیه کشور به پیشنهاد دولت و تصویب مجلس شورای ملی به موجب فرمان پادشاه عصر صفت ایرانی به او اعطا شده باشد.» سه هفته بعد در 8 آذرماه مطابق یک ماده واحده دیگر به شاهزاده خانم مصری صفت ایرانی اعطا ‌شد.[20]

انگلیسی‌ها در تولد پسر دورگه محمدرضا، ولیعهد آینده ایران اهداف دوری را دنبال می‌کردند.[21]

در سال 1317ش. سفارت در قاهره به سفارت کبری ارتقاء یافت و علی‌اکبر بهمن به سفارات منصوب گشت.[22]

روابط اقتصادی

از مهم‌ترین فعالیّت‌های اقتصادی میان دو کشور می‌توان از؛ ارسال تخم پنبه از مصر به ایران به دلیل مرغوبیت آن، احیا باغات مرکبات با استفاده از فن‌آوری و تجارب مصر در این زمینه و صادرات پشم و فرش ایرانی نام برد.[23]

از سال 1318ش. روابط میان دو کشور اوج گرفت و توتون، تنباکو، کتیرا، ابریشم خام، پارچه‌های نقره و ابریشمی ایران در بازار مصر خریدار داشت. از این تاریخ به بعد تدریس زبان فارسی در دانشگاه قاهره رسمی شد و چهار استاد زبان فارسی، رسماً به عنوان استاد دانشگاه به کار مشغول شدند.

حضور جم(داماد رضاشاه) به عنوان سفیر کبیر ایران در مصر(در ماه‌های‌ آخر 1320ش) نقش مهمی در گرمی هر چه بیشتر مناسبات ایران با مصر داشت.[24]

پس از فوت رضاشاه به دلیل روابط نزدیک میان دو کشور، جنازه‌ی‌ او به مصر انتقال یافت تا پس از کسب موافقت انگلیس به ایران فرستاده شود. مقامات مصر با گرمی این جنازه پرسود را پذیرفتند؛ زیرا بازمانده اشیا‌گران قیمت رضاشاه بویژه شمشیر جواهرنشان معروف که از سنگ‌های‌ فوق‌العاده گرانب‌ها و نایاب ساخته شده و همراه جنازه بود، توسط فاروق که به شدت مال دوست و حریص بود، به سرقت رفت.[25]

ازدواج ولیعهد و فوزیه دوامی نیارود و فوزیه 10 ماه پس از مرگ رضاشاه، در خرداد 1324ش. به بهانه‌یی عازم مصر شد. پس از رسیدن به مصر با همراهان از ایران با سردی برخورد کرد و تلگراف‌های همسرش را پاسخ نداد. تلاش‌های میانجی‌های متعدّدبه ویژه قاسم غنی در مقام سفارت مصر و فرستاده ویژه شاه ثمری نبخشید[26] و سرانجام شاه اجباراً فوزیه را طلاق داد و خبر رسمی‌این امر در 26 آبان 1326 اعلام شد. مذاکرات فراوان غنی با ملکه فوزیه و خاندان سلطنتی و مقامات سیاسی مصر علت طلاق را دسیسه‌های اشرف خواهر بزرگ شاه می‌داند که با ارعاب و تهدیدهای پنهانی و مرموزانه چنان عرصه را بر فوزیه تنگ می‌کند که او تنها راه نجات خود را در ترک ایران و تقاضای طلاق می‌بیند.[27] اما بعدها معلوم شد نقشه طلاق توسط فاروق طرح‌ریزی و به اجبار به فوزیه تحمیل شد تا از تبعات سیاسی جدایی ملکه فریده -که در میان مردم مصر محبوبیت داشت- از فاروق بکاهد.[28]

این متارکه روابط دو دولت مصر و ایران را به سردی کشاند. شاید گرمی روابط ایران و جمهوری مصر به خاطر رنجش شاه از خانواده فاروق بوده باشد.

در سال‌هاى جنگ جهانى دوم هر دو دولت از اشغال‌گران انگلیسى در رنج بودند. دولت‌هاى هر دو کشور علی‌رغم سلطه انگلیس، نیم نگاهى به آلمان هیتلرى داشتند. حضور نیروهای انگلیسی در مصر و در کانال سوئز در گرایش به هیتلر بی‌تأثیر نبود. در ایران، این گرایش بابرکناری رضاخان توسط متفقین و جایگزینی محمدرضا‌، خنثی شد. پس از سقوط پادشاهی ملک فاروق در مصر این پدیده متناقض ـ تظاهر به دینداری و سرکوب دینداران ـ یکی از مشخصات سیاسی و فرهنگی زمامداران مصر شده است.

مقاله

نویسنده زينب ابراهيمي
جایگاه در درختواره تاریخ ایران بعد از اسلام

این موضوعات را نیز بررسی کنید:

جدیدترین ها در این موضوع

اهمیت شعار سلاح هسته‌ای ندادن در اذهان عمومی

اهمیت شعار سلاح هسته‌ای ندادن در اذهان عمومی

در تقابل ایران با اسرائیل و آمریکا، همیشه گزینه حمله اتمی چالش‌برانگیز بوده و هست. عده‌ای می‌گویند: وقتی آمریکا و اسرائیل به عنوان دشمن اصلی ما سلاح اتمی دارند و تجربه نشان‌داده، اگر لازم شود هیچ تعارفی در استفاده از آن ندارند، پس ما هم باید سلاح اتمی داشته باشیم.
باغ خسروشاهی

باغ خسروشاهی

کی از شبهاتی که در سال‌های اخیر سبب تحریف امام در ذهن نسل جوان شده است این ادعا است که برخی می‌گویند امام در باغ‌های بزرگ و مجلل اطراف جماران زندگی می‌کردند و بااین‌وجود در رسانه‌ها به مردم یک‌خانه کوچک و ساده به‌عنوان محیط زندگی ایشان نمایش داده می‌شد
دوگانه نهضت و نظام

دوگانه نهضت و نظام

برخی دوگانه‌ها را ابتدا درک نمی‌کنیم ولی به مرور که مشغول کاری علمی می‌شویم یا طرحی عملی را به پیش می‌بریم متوجه آن می‌شویم و بعد بر سر آن دو راهی به انتخابی خاص دست می‌زنیم.
چرا ظهور حاج قاسم، خارج از نظم جمهوری اسلامی امکان تاریخی ندارد؟

چرا ظهور حاج قاسم، خارج از نظم جمهوری اسلامی امکان تاریخی ندارد؟

شهید سلیمانی بی‌شک در زمره شخصیت‌هایی است که جامعه ایرانی بشدت از وی متأثر خواهد بود. احتمالاً در طول تاریخ هیچ بدرقه‌ای به میزان تشییع پیکر او شکوهمند نبوده است.
آب و برق مجانی می‌شود!

آب و برق مجانی می‌شود!

Powered by TayaCMS