دانشنامه پژوهه بزرگترین بانک مقالات علوم انسانی و اسلامی

میرزا کریم خان رشتی

No image
میرزا کریم خان رشتی

كلمات كليدي : كريم خان رشتي، سردار محيي، انگليس، قوام

نویسنده : سعيده سلطاني مقدم

pp میرزا کریم‌خان رشتی(عبدالکریم خان اکبر) چهارمین پسر حاج محمدکاظم وکیل الرعایا(حاج وکیل) در حوالی سال 1260ش/1300ق به دنیا آمد، پدر وی از متمولین گیلان و از طایفه امشه‌ای بود.[1]

p

دوران جوانی کریم‌خان رشتی

pp فرزندان حاجی وکیل 9 نفر بودند که در راس آنها میرزا کریم‌خان رشتی (خان اکبر) جای داشت. میرزا کریم‌خان رشتی مردی زیرک و متین و سیاستمدار بود و گرچه از 3 برادر دیگرش مجیب‌السلطنه‌، عمیدالسلطان و معزالسلطان (عبدالحسن‌خان سردار محیی) کوچکتر بود؛ اما از لحاظ هوش و استعداد بر آنها برتری داشت و دستورهایش را برادرانش بی‌چون و چرا پذیرفته اطاعت می‌کردند.[2] دوران جوانی میرزا کریم‌خان مصادف با سال‌های پر آشوب انقلاب 1905- 1907روسیه که تاثیرات مستقیم آن در خطه گیلان احساس می‌شد و انقلاب مشروطه است. در این شرایط حساس سیاسی، توجه استعمار بریتانیا به شمال ایران معطوف بود و در مقابل پایگاه نیرومند استعمار تزاری در این منطقه که وابستگان محمدعلی شاه را در بر می‌گرفت، پایگاهی متنفذ برای خود جستجو می‌کرد. بریتانیا به سرعت این پایگاه را در وجود خاندان تازه به دوران رسیدۀ «اکبرخان» که به تبع ثروت کلان خود سوداهای بزرگ سیاسی در سر می‌پرورانید، یافت و طبعا توجه‌اش به کریم، چهره جوان و با استعداد این خاندان و برادر ماجراجوی او عبدالحسین جلب شد. این هماهنگی طبیعی میان سوداهای سیاسی خاندان متمکن نو پدید و امیال توسعه‌طلبانه امپریالیسم انگلیس منجر به ظهور پدیده‌ای در انقلاب مشروطه شد که با نام میرزاخان رشتی گره خورده است.[3]

p

آشنایی با لنین

pp در همین سال‌هاست که جاه‌طلبی‌های سیاسی کریم و برادر ماجراجوی او عبدالحسین با شیفتگی به تمدن نوین مغرب زمین گره می‌خورد، کریم که پرورش یافته مکتب دسیسه‌گری سوداگرانه و محیط فراماسونری خانواده خود است، به سان بسیاری اشراف‌زادگان متمکن آن روز مسافرت‌های اروپا نیز داشت.

pp در سال 1908، زمانی که معاضدالسلطنه پیرنیا نشریه صور اسرافیل را در سویس منتشر می‌کرد، میرزا کریم‌خان در کنار او حضور داشته و با لنین آشنایی یافته است به طوری که میرزا کریم‌خان رشتی و معاضدالسلطنه نقل می‌کردند، لنین رهبر آزادیخواهان روسیه در آن زمان در سویس می‌زیسته و با آنان آشنایی پیدا کرده و توصیه‌هایی به مراکز آزادیخواهان روسیه برای تقویت و معاضدت انقلابیون ایران نموده است.[4]

p

اینتلجنس سرویس و انقلاب مشروطه

pp به هر روی سیر سریع حوادث نقش مهم‌تری در درون ایران از میرزا کریم‌خان می‌طلبد. در سال 1326ق/1908م قیام مردم تبریز به رهبری دو چهره انقلابی و نامدار ستارخان و باقرخان شکست‌های مهلک بر پیکر استبداد محمد علیشاه وارد ساخته و این خطر را برای استعمار بریتانیا مطرح می‌سازد که مجاهدین آذربایجان تهران را به اشغال خود درآورند و سر رشته امر را از دست آنها خارج سازند. میرزا کریم‌خان به سرعت به رشت باز می‌گردد و به اتفاق برادانش گروهی از آذربایجانیان و انقلابیون گیلان را پیرامون خود گردآورده و حرکت خود را آغاز می‌کنند. ویژگی نقش میرزا کریم‌خان در این دوره چپ نمائی اوست، نقشی که تا صعود رضاخان به سلطنت ادامه دارد؛ به‌دلیل همین چپ‌نمائی است که برخی مورخین کمونیست، مانند تقی شاهین نقش میرزا کریم‌خان و برادرش عبدالحسین خان را به عنوان (بنیانگذاران سوسیال دمکراتی رشت) محترم شمرده و از ارزیابی صحیح آن غافل مانده‌اند.[5]

p

کمیته ستار و مجاهدین قفقاز و گرجی

pp میرزا کریم‌خان رشتی در نیمه سال 1326ق در رشت سازمان مخفی خود را بنیاد نهاد. او این سازمان را ظاهرا به نام ستارخان قهرمان انقلاب تبریز «کمیته ستار» نامید. تا همدلی و اعتماد انقلابیون راستین را به خود جلب کند و بتواند بر امواج نهضت اصیل و مردمی گیلان سوار شود. مسئله مهمی که اینتلیجنس سرویس در این مقطع با آن روبه روست، نقش سوسیال دمکرات‌های روسی قفقاز در آذربایجان است؛ لذا میرزا کریم‌خان تلاش جدی در جهت جلب سوسیال دموکراسی قفقاز به سوی خود آغاز نمود. سرویس اطلاعاتی انگلیس از سویی به کشانیدن پای بلشویک‌های روسیه به درون خاک ایران به منظور توجیه و پی‌ریزی حرکت‌های آتی خود نیاز داشت و از سوی دیگر فعالیت سوسیال دموکراسی رشت به رهبری میرزا کریم‌خان پوشش مناسبی برای نفوذ در حرکت‌های انقلابی روسیه به شمار می‌رفت. به علاوه جلب سوسیال دموکرات‌های قفقاز، به رشت سبب انحراف توجه آنان از تبریز شده و این نیروها را تحت کنترل اینتلجنس سرویس درمی‌آورد. در نتیجه به دستور «کمیته ستار» و در واقع به دستور خود میرزا کریم‌خان او به مدت دو ماه به قفقاز رفت و در باکو از طریق حاج زین‌العابدین بازرگان (تقی‌اف) با کمیته سوسیال دمکرات قفقاز وارد تماس شد و در گنجه با «سرگو اورجنکیدزه » که بعدها وزیر صنایع سنگین در حکومت بلشویکی شد و «ژرف ژلژ استالین» ملاقات کرد.[6] بدینسان در پاییز 1909 با برنامه‌ریزی اینتلجنس سرویس گروه 140 نفری بلشویک‌های قفقاز (مرکب از 40 نفر گرجی و قریب به 100 نفر آذربایجانی) به سرپرستی «سرگو اورجنکیدزه» به همراه مقادیر قابل توجهی سلاح وارد رشت شدند و، زیر پوشش و تحت امر میرزا کریم‌خان قرار گرفتند.[7]

pp پس از این تمهیدات دقیق که تضمین‌گر وجهه انقلابی میرزا کریم‌خان رشتی بود، او و برادرانش به ویژه عبدالحسین‌خان حضور خود را در صحنه انقلاب مشروطه علنی کردند. میرزا کریم‌خان و معز‌السلطان شهر رشت را به محمد ولی‌خان تنکابنی (سپهدار) چهره مورد نظر انگلیسی‌ها تسلیم کردند و آغاز انقلاب را در گیلان اعلام داشتند.

pp بدینسان این چهره ضدانقلابی توسط کمیته ستار و میرزا کریم‌خان رشتی مغز متفکر و گرداننده واقعی حوادث در راس مجاهدین گیلان قرار گرفت.[8]

p

صعود مقاومت ناپذیر فراماسونری

pp هدف این برنامه‌ریزی دقیق و ماهرانه آن بود که نیروهای گیلان و بختیاری به عنوان وزنه سنگین انقلاب مشروطه پایتخت را به تصرف درآوردند و مانع تسلط نیروهای اصیل انقلاب بر اوضاع شوند.

pp پس از فتح تهران مجددا رد میرزا کریم‌خان رشتی را در اروپا می‌یابیم. او با عنوان اینکه مریض است و به مداوا احتیاج دارد، راه سفر اروپا را در پیش گرفت.[9]

pp روشن است که تمارض میرزا کریم‌خان بهانه‌ای بیش نبوده و اهداف مهمی در این سفر مخفی بوده که با حوادث آینده و پیدایش احزاب رقیب و عملیات تروریستی مرموزی که در تعیین سیر حوادث نقش تعیین کننده داشت، بی‌ارتباط نبوده است. این سفر مدت مدیدی به طول نینجامید و در کوران حوادث سال 1328ق به بعد مجددا میرزا کریم خان را در تهران می‌یابیم.

p

قتل بهبهانی

pp نخستین پرده‌های دسیسه‌ای که توسط اینتلجنس سرویس طراحی شد و میرزا کریم‌خان رشتی از مجریان طراز اول آن بود و سردار محیی برادرش کارگزار ماجراجو و فتنه‌انگیز آن آغاز شد، مهمترین این حوادث قتل مرموز سید عبدالله بهبهانی فاجعه پارک اتابک و خلع سلاح مجاهدین تبریز است. نقش پنهان میرزا کریم‌خان رشتی و سید حسن تقی‌زاده و نقش آشکار یپرم‌خان و سردار محیی در این حوادث از لابلای اسناد کم و بیش نمایان است. کسروی تصریح می‌کند که قتل سید عبدالله بهبهانیp به دستور تقی زاده بود.[10]

pp در سال 1329 ناصرالملک اولتیماتوم روس‌ها را پذیرفت، مجلس را بست و تعدادی از عوامل اصلی حوادث روز از جمله میرزا کریم‌خان رشتی و سردار محیی برادرش را محترمانه به قم تبعید کرد. معهذا این افراد مدت کوتاهی بعد به تهران بازگشتند و فعالیت خود را از سرگرفتند.[11]

p

میرزا کریم‌خان رشتی و دولت ایران آزاد

pp شروع جنگ جهانی اول در 1914م تاثیرات عمده بر وضع سیاسی ایران گذارد. اتحاد روسیه و انگلیس در جنگ علیه آلمان منجر به کاهش رقابت‌های این دو ابر قدرت روز، در صحنه داخلی ایران شد. روسیه لشگر قزاق خود را وارد ایران ساخت و انگلستان در فارس به تشکیل پلیس جنوب ایران دست زد. در عین حال، این اتحاد شرایط مساعد برای نفوذ عوامل جاسوسی انگلیس در قشون روسیه تزاری فراهم ساخت. در این شرایط سیاسی مجددا میرزا کریم‌خان رشتی و برادرش سردار محیی در کانون مهمترین رخدادهای کشور حضور فعال داشتند.

p در سال 1334ق مستوفی‌الممالک ریاست دولت را به دست آورد و می‌کوشید تا با بی‌طرفی در مناقشات جنگ جهانی مانع سیطره دو قدرت متحد انگلیس و روس بر ایران شود. در این زمان از سوی عوامل انگلیس و روسیه تحریکات پنهان، میرزا کریم‌خان رشتی است. او در عین خرابکاری به پخش این شایعه دست می‌زند که گویا این آلمانی‌ها هستند که علیه دولت مستوفی خرابکاری می‌کنند؛ به هر روی با تحریک دست‌های قدرتمند اینتلجنس سرویس در ایران دولت مستوفی سقوط کرد و در 19 صفر 1334 عبدالحسن میرزا فرمانفرما به صدارت رسید. فرمانفرما ماموریت داشت که نیروهای دولتی ایران را به سود دو قدرت متحد انگلستان و روسیه علیه عثمانی و نیز علیه نیروهای ملی و استقلال طلب کشور که در شرایط مساعد جنگ جهانی زمینه‌ای برای رشد یافته بودند، وارد کارزا کند. با روی کار آمدن فرمانفرما عده‌ای از نمایندگان مجلس از حزب دموکرات که فعالیت‌هایی علیه روسیه و انگلیس انجام داده بودند، از جان خود بیم‌ناک شده و به قم پناه بردند. در قم کمیته دفاع ملی را تشکیل داده در این کمیته مدرس، سلیمان‌خان میکده و محمدصادق طباطبایی عضویت داشت. کمیته دفاع ملی قم به زودی با توافق انگلیس مورد حمله روس قرار گرفت، اعضای کمیته به کرمانشاه گریختند و در آنجا دولت ایران آزاد را تشکیل دادند. روشن است که در چنین شرایطی، مهم‌ترین هدف اینتلجنس سرویس نفوذ در کمیته دفاع ملی و دولت ایران آزاد و خرابکاری در صفوف آن بود. در تحقق چنین آماجی است که نام میرزا کریم‌خان رشتی و برادرش سردار محیی را در زمره اعضای کمیته دفاع ملی می‌یابیم.[12]

pp با این نفوذ میرزا کریم‌خان رشتی بیهوده نیست که مدتی بعد میان دولت ایران آزاد و کمیته دفاع ملی اختلاف در می‌گیرد و این تنازع به شکست این حرکت و خروج زعمای آن از کشور در مه 1916 و انتقال مرکز فعالیت آن به بغداد و استانبول و برلین می‌انجامد.

p

اینتلجنس سرویس و نهضت جنگل

ppp اینتلجنس سرویس در خطه گیلان از شبکه کار آمد و متنفذی بر خوردار بود که در راس آن میرزا کریم‌خان رشتی قرار داشت. میرزا کریم‌خان و برادرش سردار محیی نه تنها نسبت به اوضاع منطقه شناخت کافی داشتند؛ بلکه زمانی خود در راس کمیته ستار آغازگر نهضت مشروطه در گیلان بوده و میرزا کوچک‌خان و سایر انقلابیون جنگل در صفوف قشون آنها حضور داشته است.[13]

pp در چنین شرایطی که نهضت جنگل به رهبری میرزا کوچک‌خان خطری جدی برای مطامع بریتانیا محسوب می‌شد. در سال 1338ه.ق در تهران شاهد پیدایش سازمانی سری و توطئه‌گر هستیم که به «کمیته آهن» یا «کمیته زرگنده» شهرت دارد. ظاهرا در راس کمیته زرگنده سید ضیاء‌الدین طباطبایی مدیر روزنامه رعد قرار داشته و مدتی بعد به عنوان یکی از برجسته‌ترین عوامل سیاسی استعمار بریتانیا در ایران شناخته شد، در میان اعضای کمیته نام آشکار میرزا کریم‌خان رشتی را می‌بینیم که با توجه به پیشینه عجیب او می‌توانیم، وی را هدایت‌گر اصلی و مغز متفکر «کمیته زرگنده» بدانیم. کمیته زرنگنده کانون توطئه‌گری بود که مجری طرح‌های سرویس اطلاعاتی انگلستان بوده است. چنانکه اسناد تاریخ گواهی می‌دهند کیمته زرگنده دارای 2 کارکرد اصلی بوده است.

p

pسرکوب نهضت جنگل و استقرار یک دیکتاتوری آهنین در ایران.

pp دولت آبادی نحوه اجرای این طرح را توسط میرزا کریم‌خان رشتی علیه نهضت جنگل چنین فاش می‌سازد. «خلاصه چیزی که در این وقت انگلستان را در ایران مشوش و شاه و دولتیان را مضطرب دارد، وقایع گیلان است....؛ ولی انگلستان در این وقت تدبیری می‌کنند که تا مدتی بعد کسی به حقیقت آن پی‌‌نمی‌برد و آن این است، یک قوۀ ملی به دست متمولین گیلانی ضد میرزا کوچک‌خان به تقلید همان قوه مجاهدین می‌سازند. این قوه عملیات قوه وارد شده را خنثی کرده، میان روسای آنها اختلاف کلمه و نفاق می‌اندازد و از ارتکاب فجایع هم دریغ نمی‌کنند تا اسباب انزجار گیلانیان بی‌طرف، از عنوان بلشویکی بگردد و اگر بشود، میرزاکوچک خان را هم که مبغوض آنهاست و یک قوه ایرانی ثابت قدمی است، محو بسازند.[14]

pp نقش میرزا کریم‌خان رشتی به عنوان مجری اصلی عملیات توطئه‌گرانه علیه نهضت جنگل در سایر ماخذ معتبر موجود نیز ثبت است.

ppp فخرائی می‌نویسد: میرزا کریم‌خان رشتی که در واقعه مشروطیت از سرجنبان متنفذ به شمار می‌رفت.... این بار نیز پیشقدم شد؛ اما چون مرد زیرک و عاقل و سیاستمدار بود و علنا وارد میدان مبارزه نگردید و به عادت همیشگی خود دیگران را آلت فعل نموده و خود در پشت پرده استتار به انتظار نشست.[15]

p

میرزا کریم‌خان رشتی و صعود رضاخان به سلطنت

ppدر این دوران، مهم‌ترین نقش میرزا کریم‌خان رشتی وساطت او در جلب نیروهای دموکرات و چپ و در رأس آنها سلیمان میرزا اسکندری به سوی رضاخان بوده و تمهیدات میرزا کریم‌خان و نقاب چپ‌نمائی که در آن ید طولائی داشت در جلب نظرمساعد دولت شوروی به سوی رضاخان، به عنوان پرچمدار «ناسونالیسم ایرانی» و «مبارزه ضد فئودالی» بورژوازی ملی ایران، و موافقت آن با صعود رضاخان به سلطنت بسیار موثر بوده است.[16] p

حسین مکی درباره نقش میرزا کریم‌خان می‌نویسد:

pp میرزا کریم‌خان رشتی نیز مشیر و مشاور سفارت شوروی بود و هنگام تغییر سلطنت رل‌های حساسی در سفارت شوروی بازی نمود و برای موافق ساختن سیاسیون شوروی نسبت به سردار سپه فعالیت‌های بیشماری کرد مشارالیه مدتها با لیدرهای احزاب سوسیالیست از نزدیک تماس گرفت حالا من نمی‌دانم که بعضی از لیدرهای سوسیالیست هم همین نقشه میرزا کریم‌خان را تعقیب می‌کردند یا نه؛ ولی آنچه معلوم و مسلم است این است که سوسیالیست‌ها در تقویت سردار سپه کوشیدند و نمایندگان آنها هم که در مجلس بودند چه در دوره چهارم و چه در دوره پنجم همه‌جا سردار سپه تقویت کرده، او را یک نفر رجل ملی و خدمتگزار ایرانی معرفی نمود.[17]

p

پایانی بر یک دوران

pp با سقوط دیکتاتوری رضاخان و آغاز دهه 1320 که شاهد یکی دیگر از فعال‌ترین دوره‌های فعالیت اینتلیجنس سرویس در ایران هستیم، مجددا عوامل کهن سرویس جاسوسی انگلیس را در صحنه سیاسی- اطلاعاتی مشاهده می‌کنیم. میرزا کریم‌خان رشتی نیز مجددا به میدان آمد؛ ولی در میدانی که بازیگران اصلی آن جوان و به شدت جاه طلب بودند. او دیگر جلوه و رنگ پیشین را نداشت، در سال‌های 1324 تا 1326 میرزا کریم همواره در دربار و در کنار محمدرضا پهلوی است و نقش رایزنی خردمند را برای شاه جوان ایفا می‌کند. او در دوران دولت احمد قوام به همراه دو زن جاه‌طلب و دسیسه‌گر دربار تاج‌الملوک و اشرف پهلوی درگیر توطئه‌ای علیه این نخست وزیر قدرتمند می‌‌شود؛ لذا در اردیبهشت 1325 به دستور او که پشتگرم به حمایت امپریالیسم جوان آمریکاست دستگیر و زندانی می‌شود.

p

سرانجام رشتی

pp در پی دستگیری میرزا کریم‌خان شاه جوان آزادی او را از قوام تقاضا کرد و قوام متفرعانه پاسخ داد، آن آدم با مادر و خواهر شما بر ضد من تحریک می‌کند، همان بهتر که در توقیف بماند. شاید این حادثه که بیانگر دگرگونی شرایط جهانی بود و ناقوس زوال امپراتوری «بریتانیای کبیر» و به همراه آن افول نسل کهن سیاست سازان و جاسوسان را به صدا در می‌آورد، پیش از هر چیز دیگر برای میرزا کریم‌خان رشتی تلخ و ناگوار بوده و سبب مرگ او در 29 فروردین 1326 در سن قریب به 70 سالگی شد.[18]

مقاله

نویسنده سعيده سلطاني مقدم
جایگاه در درختواره تاریخ ایران بعد از اسلام

این موضوعات را نیز بررسی کنید:

جدیدترین ها در این موضوع

اهمیت شعار سلاح هسته‌ای ندادن در اذهان عمومی

اهمیت شعار سلاح هسته‌ای ندادن در اذهان عمومی

در تقابل ایران با اسرائیل و آمریکا، همیشه گزینه حمله اتمی چالش‌برانگیز بوده و هست. عده‌ای می‌گویند: وقتی آمریکا و اسرائیل به عنوان دشمن اصلی ما سلاح اتمی دارند و تجربه نشان‌داده، اگر لازم شود هیچ تعارفی در استفاده از آن ندارند، پس ما هم باید سلاح اتمی داشته باشیم.
باغ خسروشاهی

باغ خسروشاهی

کی از شبهاتی که در سال‌های اخیر سبب تحریف امام در ذهن نسل جوان شده است این ادعا است که برخی می‌گویند امام در باغ‌های بزرگ و مجلل اطراف جماران زندگی می‌کردند و بااین‌وجود در رسانه‌ها به مردم یک‌خانه کوچک و ساده به‌عنوان محیط زندگی ایشان نمایش داده می‌شد
دوگانه نهضت و نظام

دوگانه نهضت و نظام

برخی دوگانه‌ها را ابتدا درک نمی‌کنیم ولی به مرور که مشغول کاری علمی می‌شویم یا طرحی عملی را به پیش می‌بریم متوجه آن می‌شویم و بعد بر سر آن دو راهی به انتخابی خاص دست می‌زنیم.
چرا ظهور حاج قاسم، خارج از نظم جمهوری اسلامی امکان تاریخی ندارد؟

چرا ظهور حاج قاسم، خارج از نظم جمهوری اسلامی امکان تاریخی ندارد؟

شهید سلیمانی بی‌شک در زمره شخصیت‌هایی است که جامعه ایرانی بشدت از وی متأثر خواهد بود. احتمالاً در طول تاریخ هیچ بدرقه‌ای به میزان تشییع پیکر او شکوهمند نبوده است.
آب و برق مجانی می‌شود!

آب و برق مجانی می‌شود!

Powered by TayaCMS