دانشنامه پژوهه بزرگترین بانک مقالات علوم انسانی و اسلامی

جنگ جهانی دوم و مشکلات اقتصادی ایران

No image
جنگ جهانی دوم و مشکلات اقتصادی ایران

كلمات كليدي : تاريخ، ايران، آمريكا، انگليس، شوروي،حزب توده

نویسنده : سعيده سلطاني مقدم

با شروع جنگ جهانی دوم در 11شهریور 1318ش. محمود جم نخست وزیر ایران با صدور اطلاعیه‌ای رسما تصمیم دولت ایران را مبنی بر این که در این جنگ بی‌طرف است را اعلام کرد؛ اما با حمله آلمان به شوروی، تمام محاسبات بی‌طرفی ایران را برهم زد؛ زیرا جنگ به مرزهای ایران نزدیک می‌شد و سرزمین ایران را به صورت حلقه ارتباطی مهمی میان شوروی و انگلیس درآورد. دولت انگلیس و فرانسه به علت پیشرفت‌های آلمان و به خطر افتادن منافع غرب در خاورمیانه تصمیم گرفتند به حمایت شوروی بشتابند و انگلیس و شوروی وارد خاک ایران شدند.[1]

جنگ جهانی دوم و اوضاع ایران

در دوره جنگ جهانی دوم، ایران با مشکلات فزاینده اقتصادی، از سرگرفته شدن مباحث و فعالیت‌های سیاسی و آغاز دوباره فشارهای سیاسی خارجی رو به رو بود. ایران همانند جنگ جهانی اول مشکلات عظیم اقتصادی را تجربه کرد و در زندگی روزمره مردم جابجایی و تغییراتی پدید آمد. از نظر سیاسی، شاه جوان محمدرضا شاه، تنها یکی از چند بازیگر عمده سیاسی بود و مجموعه‌ای از روزنامه‌ها، حزب‌های سیاسی و سازمان تازه تاسیس، اتحادیه‌های کارگری، بازیگران دیگر صحنه سیاسی را تشکیل می‌دادند. اینها همه در جَوی صورت می گرفت که ایران در اشغال متفقین بود. نیروهای شوروی در شمال و نیروهای انگلیسی در جنوب و مشاوران آمریکایی در خدمت دولت و ارتش ایران، در تهران بودند و ایران به صورت خط تدارکاتی شوروی در آمده بود. این تحولات در اوضاع داخلی و بین الملی ایران در طی جنگ جهانی دوم زمینه را برای جنبش‌های بعدی 1324 - 1325 و 1330 - 1332ش. آماده ساخت.[2]

جنگ جهانی دوم و مشکلات ایران

اشغال ایران به وسیله ارتش‌های بیگانه سبب کمبود ارزاق عمومی و صعود سرسام آور بهای کالاهای مصرفی شد که با شدت بیشتری سراسر ایران را در بر می‌گرفت. همه 15میلیون جمعیت کشور در جنگ جهانی دوم با مشکلات عظیمی روبه رو بودند. ایران صحنه مداخله نیروهای متفقین و خط تدارکاتی آذوقه و مهمات به شوری شد. متفقین قول داده بودند، برای مردم ایران تا حد امکان مشکلی به وجود نیاورند؛ اما بخش‌های کلیدی اقتصادی، کشاورزی، صنعت و خدمات بازرگانی خارجی، بودجه دولت و سطح زندگی، بر اثر اشغال شدیدا آسیب دید. بخش‌های معدودی مثل پرورش اسب و گوسفند رشد نسبی داشتند؛ زیرا فشار حکومت رضاشاهی، از ایلات و اسکان اجباری آنها برداشته شد و همین امر موجب شد، جمعیت ایلات و عشایر بیشتر شود و از یک میلیون در سال 1310 به 2 میلیون در سال 1320 افزایش یابد.[3]

کاهش تولید محصولات غذایی از یک سو و تقاضای ارتشهای اشغالگر خارجی از سوی دیگر برای مواد غذایی،به قحطی شدیدی در اکثر مناطق ایران خاصه آذربایجان و سواحل دریای خزر منتهی گردید.[4]

صنایع ایران

صنعت ایران هم از رهگذر جنگ آسیب دید و سهم صنعت در تولید ناخالص ملی، را کاهش داد. ایجاد کارخانه‌های بزرگ و با بیش از 10 کارگر در خلال جنگ افت شدیدی کرد. بخش عمده صنعت یعنی بافندگی، شدیدا تنزل یافت. چون جایگزین کردن قطعات یدکی کارخانه‌ها و نصب و راه‌اندازی ماشین‌های جدید، به دلیل جنگ با مشکلات فراوانی روبه رو بود. صنایع کارخانه‌ای که در دهه 1310 از نظر وسایل و تجهیزات شدیدا به آلمان وابسته شده بود؛ سخت آسیب دید. صنایع دولتی به فراموشی سپرده شدند.[5] علت این امر تا حدی تامین نظر آرتور میلسپو امریکایی، مشاور اقتصادی دولت بود.

متفقین برای راه‌اندازی و فعالیت راه‌آهن سراسری برای صنعت نفت، ساختمان سازی و سایر فعالیت‌ها به کارگر ایرانی نیاز داشتند. اینها همه موجب افزایش فعالیت‌های خدماتی شد. تنها انگلیسی‌ها 75 هزار ایرانی را در طول جنگ به کار گرفتند؛ اما نباید چنین پنداشت که ایران از این روند سودی برده است، هزینه استفاده از راه‌آهن سراسری بنا به محاسبه مصدق 140 میلیون دلار بوده؛ اما متفقین تنها 5.2 دلار به خاطر استفاده از این وسیله پرداخته بودند.[6]

تجارت خارجی و نقش انگلیس و شوروی

تجارت خارجی حوزه دیگری بود که متفقین در آن به استثمار ایران پرداختند. بدین معنی که کالاهای خود را به ایران با بالاترین قیمت می‌فروختند، ارزش پول ایران را کاهش می‌دادند، اسکناس چاپ می‌کردند و خودشان به خودشان اعتبار می‌دادند. کاهش ارزش پول ایران موجب شد که سود متفقین در خرید کالاهای ایران دو برابر شود. توان وارداتی ایران شدیدا افت کرد و ایران نتوانست، نیاز صنعت به کالاهای سرمایه‌ای و اجناس مصرفی و تمام شده را تامین کند. صادرات نفت، رشد چشمگیری یافت، چون متفقین بدان نیاز داشتند. بدین ترتیب ایران در طول جنگ با مازاد تجاری عظیمی معادل 50 میلیون دلار در سال روبه رو بود؛ اما بخش عمده این مازاد به ایران پرداخت نشد؛ بلکه در شوری و بریتانیا باقی ماند. در پایان جنگ ذخایر ایران در مسکو 12میلیون دلار طلا و 8 میلیون دلار ارز بود. این ذخایر در آنجا مسدود شد و به هر حال در دسترس ایران نبود.[7] البته بریتانیا به خاطر کنترل صنعت نفت ایران باز هم برجسته‌ترین بازیگر خارجی در اقتصاد ایران بود. چون در حین جنگ جهانی دوم، نفت عظیمی از چاه‌های جنوب استخراج می‌کرد و سود سرشاری از این جهت می‌برد.[8] شوروی با استفاده از حضور نیروهای اشغالگر خود در شمال کوشید نفوذ خود در کشور را که در دهه 1310 در برابر المان و بریتانیا از دست داده بود، اعاده کند. 21 درصد صادرات غیر نفتی و 17 درصد واردات ایران با شوروی بود. در پایان جنگ تراز بازرگانی شوروی با ایران 20 میلیون دلار کسری به سود ایران نشان می‌داد؛ اما شوروی این کسری تراز را نپرداخت و مشکل دوم ایران با شوروی آن بود که شوروی مازاد غله اذربایجان را در سال 1321 قبضه کرد و موجب قحطی در تهران شد؛ اما در سال 22 با آزاد کردن 25 هزار تن غله تا حدی از فشار قحطی کاست.[9]

ورشکستگی اقتصادی، شیوع قحطی و گرانی هزینه زندگی

در سال 1321 وضع غلات مشکل بزرگی را ایجاد کرده بود. به علت مهاجرت کشاورزان، بی‌ثباتی اوضاع سیاسی، عدم امکانات زراعی، کمبود وسایل حمل و نقل، کشت و برداشت غله در نقاط مختلف کشور با سختی انجام می‌گرفت و حمل آن از نقطه‌ای به نقطه دیگر به زحمت امکان پذیر بود. در این زمینه سیلوهای خالی از گندم و در نتیجه احتیاج به وارد کردن گندم مورد نیاز از خارج بود. بر اثر وقایع شهریور 1320 روابط بازرگانی با کشورهای اروپا محدود و مسدود شد و همین امر موجب شد که دولت نتواند گندم مورد نیاز نانوایان را در اختیار آنان بگذارد. همه روزه سیل شکایات درباره گرانی هزینه زندگی و کمبود حقوق کارمندان از اطراف و اکناف ایران به تهران می‌رسید و دولت که با مشکلات زیادی دست به گریبان بود، حداکثر تلاش خود را به کار برد؛ اما نتوانست از افزایش قیمتها جلوگیری کند. البته در این کمبود، جنگ جهانی دوم و اثرات ناشی از آن که طبعا تولید کالاهای کشاورزی و صنعتی را به حداقل رسانیده بود، دلیل اصلی به شمار می‌رفت. و هجوم نیروهای بیگانه که سبب هرج و مرج و آشفتگی در تمام امور مملکتی شده بود؛ جمع‌آوری هر نوع مالیات را نیز غیر ممکن کرده بود.

مسئله نان

این تحولات اقتصادی تاثیر مخربی بر جمعیت مخصوصا در شهرهای بزرگ بر جای نهاد. عمده‌ترین این تاثیرها تورم بیش از اندازه در نخستین سال‌های جنگ به خاطر مصرف زیاده از حد نیروهای اشغالگر و کمبود کالاهای اساسی و پایین آوردن اجباری ارزش پول ایران بود. جدی‌ترین کمبود زمان جنگ در ایران کمبود نان بود. در شهریور 1321 که احمد قوام نخست وزیر شد، قرص نانی را روی میز کنفرانس مطبوعاتی خود گذاشت و گفت مشکل من این است؛ اگر بتوانم نان مرغوب در دسترس همه ایرانیان قرار بدهم سایر مشکلات حل خواهد شد و حتی کار به جایی رسید که هزاران تظاهر کننده شامل دانشجویان، زنان و بچه‌هایشان جلو مجلس شورای ملی گرد آمدند و فریاد می‌زدند؛ یا مرگ یا نان و با این اوضاع متفقین و دولت ایران دست به کار شدند و با وارد کردن گندم عرضه نان را تحت کنترل در آوردند.[10]

افزایش بیکاری و فقر عمومی

در قسمت‌های اجتماعی هم مشکلات بسیاری به وجود آمد، پس از شهریور 1320 تمام کارهای عمرانی متوقف گردید و عده زیادی از مردم بیکار شدند. تا وقتی که حمل لوازم و مهمات به روسیه دامه داشت، جمعی کار پیدا کرده و مشغولیاتی داشتند؛ ولی همین که جنگ تمام شد، بر عده بیکاران افزوده گشت کارگران و دهقانان بیکار که پناهی نداشتند، گرفتار سختی معیشت گشتند و آنانی که سوادی داشته و وسیله‌ای دارند به دست می‌آوردند، خود را وارد خدمت دولت می‌کردند. چندی نگذشت که عده کارمندان دولت چند برابر شد و قسمت عمده درآمد دولت صرف پرداخت حقوق کارمندان زاید دولت گردید، وجوهی که بایستی صرف عمران و آبادی کشور شود و کارهای تولیدی ایجاد کند و بلای بیکاری را رفع نماید، صرف پرداخت حقوق کارمندان شد به طور خلاصه نقض بی‌طرفی ایران موجب اختلال وضع سیاسی و اقتصادی و اجتماعی ایران گشت که آثار و لطمات آن ادامه داشت و مردم ایران دچار صدمات و لطمات زیادی شدند.[11]

حضور آمریکا در ایران

جنگ جهانی دوم از نظر حضور آمریکا در ایران یک نفطه عطف بود، در دسامبر 1321 سی هزار سرباز به ایران گسیل شد تا جریان حمل و نقل مهمات و آذوقه به شوروی نظارت کند، امریکا در سال 1322 به درخواست احمد قوام نخست وزیر یک هیئت نظامی به ریاست سرهنگ نرمن و یک هیئت اقتصادی به ریاست آرتور میلسپو به ایران اعزام کرد تا ارتش مالیه را سرو سامان دهد. در این گیرو‌دار تجارت ایران با آمریکا دو برابر شد، ایالت متحده آمریکا می‌خواست نظم اقتصادی بین اللملی جدیدی بنا نهد و از انزوای 1310 بیرون آید، البته ایران نیز متقابلا از نزدیکی به ایالات متحد آمریکا نفع می‌برد و با خنثی کردن مداخله‌های شوروی و انگلستان جنبش‌های اجتماعی داخلی را زیر کنترل در می‌آورد. سهیلی نخست وزیر ایران، خواهان افزایش تماس‌های سیاسی و اقتصادی با آمریکا شد. شاه به طور محرمانه به سفیر آمریکا گفته بود؛ ترجیح می‌دهد، نیروهای متفقین در ایران بماند و دست کم تا زمانی که او ارتش را باز سازی کند و در صحنه داخلی نبرد قدرت، موضع برتری پیدا کند و جلوی انقلاب‌های ضد سلطنت را بگیردُ. نزدیکی روز افزون ایران به ایالت متحد آمریکا برای شوروی و بریتانیا در آخرین مراحل جنگ مشکلاتی به بار آورد و میان سه قدرت خارجی بر سر توفق طلبی در ایران رقابتی پدید آمد که ابتدا با ظرافت همراه بود؛ اما به تدریج حالت خصمانه گرفت و مخصوصا در مورد امتیارهای جدید نفتی کشمکش قدرتها علنی شد و شرکتهای بریتانیایی و آمریکایی باب مذاکره با ایران را در رابطه با امتیازهای نفتی در جنوب خاوری این کشور را باز کردند. شوروی نیز در گرفتن نفت شمال پافشاری می‌کرد و مجلس شورای ملی به پیشنهاد مصدق لایحه‌ای را تصویب کرد که به موجب آن وزیران کابینه از هر نوع مذاکره و بحث با کشورهای خارجی پیرامون امتیازهای نفت ممنوع شد.[12]

مقاله

نویسنده سعيده سلطاني مقدم
جایگاه در درختواره تاریخ ایران بعد از اسلام

این موضوعات را نیز بررسی کنید:

جدیدترین ها در این موضوع

اهمیت شعار سلاح هسته‌ای ندادن در اذهان عمومی

اهمیت شعار سلاح هسته‌ای ندادن در اذهان عمومی

در تقابل ایران با اسرائیل و آمریکا، همیشه گزینه حمله اتمی چالش‌برانگیز بوده و هست. عده‌ای می‌گویند: وقتی آمریکا و اسرائیل به عنوان دشمن اصلی ما سلاح اتمی دارند و تجربه نشان‌داده، اگر لازم شود هیچ تعارفی در استفاده از آن ندارند، پس ما هم باید سلاح اتمی داشته باشیم.
باغ خسروشاهی

باغ خسروشاهی

کی از شبهاتی که در سال‌های اخیر سبب تحریف امام در ذهن نسل جوان شده است این ادعا است که برخی می‌گویند امام در باغ‌های بزرگ و مجلل اطراف جماران زندگی می‌کردند و بااین‌وجود در رسانه‌ها به مردم یک‌خانه کوچک و ساده به‌عنوان محیط زندگی ایشان نمایش داده می‌شد
دوگانه نهضت و نظام

دوگانه نهضت و نظام

برخی دوگانه‌ها را ابتدا درک نمی‌کنیم ولی به مرور که مشغول کاری علمی می‌شویم یا طرحی عملی را به پیش می‌بریم متوجه آن می‌شویم و بعد بر سر آن دو راهی به انتخابی خاص دست می‌زنیم.
چرا ظهور حاج قاسم، خارج از نظم جمهوری اسلامی امکان تاریخی ندارد؟

چرا ظهور حاج قاسم، خارج از نظم جمهوری اسلامی امکان تاریخی ندارد؟

شهید سلیمانی بی‌شک در زمره شخصیت‌هایی است که جامعه ایرانی بشدت از وی متأثر خواهد بود. احتمالاً در طول تاریخ هیچ بدرقه‌ای به میزان تشییع پیکر او شکوهمند نبوده است.
آب و برق مجانی می‌شود!

آب و برق مجانی می‌شود!

پر بازدیدترین ها

Powered by TayaCMS