نا امیدی، زمینه کفر
بگو ای بندگان من که بر خود اسراف و ستم کرده اید ! از رحمت خداوند نو مید نشوید که خدا همه گناهان را می آمرزد.
(برگرفته ازمبادی اخلاق در قرآن: آیت الله جوادی آملی)
نا امیدی، زمینه کفر
نا امیدی، زمینه کفر
در مقابل رجاء «یأس» قرار دارد. نا امیدی بسیار بد است، بلکه یأس از رحمت خدا کفر آور است. کافر به قیامت و بهشت و جهنّم معتقد نیست تا از جهنّم هراسناک و به بهشت امیدوار باشد، ولی مؤمنی که از رحمت خدا نامید شود، به این معناست که یا در قدرت خدا و یا در بیکران بودن رحمت او تردید دارد و می پندارد رحمت یا قدرت او محدود است و این خیال و باور، زمینه کفر را فراهم میکند. از این رو یأس از رحمت خدا در قرآن به عنوان کفر مطرح شده است: ﴿ إنّه لا یایْئس من روح الله إلاّ القوم الکافرون ﴾[1]. بنابراین، نمیشود کسی به خداوند ایمان داشته باشد و به حضیض یأس سقوط کند؛ یعنی بگوید: دیگر خدا نمیتواند بیامرزد یا دیگر رحمت خدا تمام شده است.
در قرآن کریم هم به مؤمنان دستور رجاء داده و هم از یأس، نهی شده است. در باره رجاء و امید میفرماید: ﴿ یدعون ربهم خوفاً وطمعاً ﴾[2]. این گونه تعبیرات گرچه «جمله خبریه» و معنای وصفی را به همراه دارد، ولی ضمناً دستور است؛ یعنی مؤمن کسی است که هم از آینده ترس دارد و هم به آن امیدوار است. زیرا وی از آن جا که ممکن است اعمال او مقبول نباشد هراسناک، و از آن جا که رحمت خدا بیکران است امیدوار است؛ از سوی دیگر، قرآن یأس از رحمت را نهی کرده،
میفرماید: ﴿ یا عبادی الذین أسرفوا علی أنفسهم لا تقنطوا من رحمة الله إنّ الله یغفر الذنوب جمیعاً ﴾[3]؛ شما که بر جان خود ستم و اسراف کردهاید از رحمت خدا ناامید نباشید. هر گناه و ستمی که انسان میکند در حقیقت به خود ستم میکند. از این رو تعبیر قرآن این است که میفرماید: ﴿ أسرفوا علی أنفسهم ﴾؛ زیرا نعمت جان، هوش، اعضا و جوارح را بیجا مصرف کردن «اسراف» است.
به هر تقدیر، قرآن به کسانی که اسراف کردهاند دستور میدهد که ناامید نباشند؛ چون راه برای برگشت باز است. آنگاه میفرماید: ﴿ وأنیبوا إلی ربکم وأسلموا له ﴾[4] توبه کنید و برگردید و منقاد باشید و در بقیّه عمر گذشته را جبران کنید. اگر بتوانید شب هنگام، زودتر بخوابید تا بهانه خستگی و کم خوابی در بین نباشد و سحرگاه برخیزید، از عمر، استفاده صحیح کرده اید و اگر آن را به خوش گذرانی و هوس مداری سپری کنید، در آن اسراف کردهاید.
تعبیر قرآن کریم در باره مردان با ایمان این است: ﴿ یرجون تجارة لن تبور ﴾[5]؛ اینها به تجارتی بیزیان و غیر بائر امیدوارند. تجارت عدّهای، سود آور نیست: ﴿ فما ربحت تجارتهم ﴾[6]، اما تجارت گروهی دیگر سودآور است و آنها کسانی هستند که برای تقرب به خدا تلاش میکنند و خداوند هم به آنان ده برابر یا بیش از آن پاداش میدهد. پس رجاء در مقابل یأس است و مراحلی هم دارد. البته قدر مشترک حالت یقین و رجاء و آرزو «انتظار» است؛ یعنی، هر سه گروه منتظرند؛ امّا انتظار آرزومندانه خام، انتظار امیدوارانه پخته و انتظار مطمئنّانه، عصاره پخته هاست.
منبع :
- برگرفته از تفسیرموضوعی قرآن کریم – مبادی اخلاق در قرآن –تالیف : آیت الله جوادی آملی ج11/صص 303-304
در اینجا بنظر حقیر کلمه کلیدی "قنوط" معنی نشده و فرق آن با "یاس" باید پرداخته شود.
یا عبادی الذین أسرفوا علی أنفسهم لا تقنطوا من رحمة الله إنّ الله یغفر الذنوب جمیعاً
بنظر من معنایی بالاتر و ورای آنچه مصطلح است دارد ، خداوند متعال خطابش بندگان خودش است