24 آبان 1393, 14:0
تآمین دلیل، دعوا، دادگاه، دادرسی، قاضی، دفتر دادگاه
نویسنده : خسرو بهمنیار
حق وقتی در معرض تجاوز قرار گیرد به شکل دعوا طرح میگردد و چون اثبات دعوا محتاج دلیل است لذا مدعی حق بایستی آن را با دلیل اثبات کند. گاه به هنگام عدم تعرض به حق، دلیل کافی بر محافظت آن قابل دسترسی است، ولی هنگامی که در معرض تجاوز قرار گرفت صاحب حق با فقدان دلیل روبهرو میشود، مگر اینکه از قبل پیشبینی لازم را کرده و دلائل سابق را محفوظ داشته باشد. مسأله تأمین دلیل بر همین پایه استوار است.
تأمین دلیل به معنای در امنیت قرار دادن دلیل است. در مواردی که اشخاص ذی نفع احتمال دهند که در آینده استفاده از دلائل و مدارک دعوای آنان از قبیل تحقیق محلی و کسب اطلاع از مطلعین و استعلام نظر کارشناسان یا دفاتر تجاری یا استفاده از قرائن و امارات موجود در محل و یا دلائلی که نزد طرف دعوا یا دیگری است، متعذر یا متعسر خواهد شد، میتوانند از دادگاه درخواست تأمین آنها را بنمایند. مقصود از تأمین در این موارد فقط ملاحظه و صورت برداری از این گونه دلائل است.
1) وجود دلیل: تأمین دلیل حفظ دلیل موجود است نه جمعآوری یا تحصیل آن.
این دلائل ممکن است استماع شهادت شهود، تحقیق از مطلعین، اخذ نظریه کارشناس و انعکاس دفاتر بازرگانی باشد.
2) احتمال زیاد فقدان بعدی دلیل: اگر استفاده از دلائل موجود بعدها با سختی انجام شود، باید آن را حفظ کرد. اگر طبیعت دلیل طوری باشد که بعدها نتوان به همان شکل از آن استفاده نمود، تأمین دلیل لازم است؛ در غیر این صورت موردی برای تأمین آن نیست.
3) درخواست تأمین دلیل از دادگاه: مرجع تأمین دلیل، دادگاه عمومی است که دلائل و امارات مورد درخواست در حوزه آن واقع است.
4) عدم ممانعت در ارائه دلیل: تأمین دلیل در صورتی به عمل میآید که کسی جلوگیری و معارضه نکند. مثلاً پیمان کار ساختمان اجازه ورود به ساختمان جهت صورت برداری از کارش را ندهد در این صورت نمیتوان از قوای عمومی استمداد کرد. مگر اینکه دادگاه پس از احراز، ترتیبی دهد که قرار با کمک مأمورین نیروی انتظامی و... احراز شود.
الف) مشخصات درخواست کننده و طرف او.
ب) موضوع دعوا.
ج) اوضاع و احوالی که موجب درخواست تأمین دلیل شده است.
با توجه به ماده 155 قانون آئین دادرسی مدنی، تأمین دلیل برای حفظ آن است و به هیچ وجه دلالتی بر اعتبار دلائل تأمین شده ندارد یعنی دلیلی که تأمین شده، قاطع نیست.
الف) دادرس علی البدل.
ب) مدیر دفتر دادگاه.
ج) شخص قاضی صادر کننده رأی؛ زمانی که تأمین دلیل مبنای حکم باشد.
کتابخانه هادی
پژوهه تبلیغ
ارتباطات دینی
اطلاع رسانی
فرهیختگان