دانشنامه پژوهه بزرگترین بانک مقالات علوم انسانی و اسلامی

ادات جواب

"جواب" اسم مصدر از ماده "إجابة" و در لغت به معنای پاسخ دادن آمده است. در اصطلاح نحو "جواب" عبارت است از تایید یا نفی کلام سابق با ادات مخصوص و "ادات جواب" حروفی هستند که این معنا را افاده داده اند
No image
ادات جواب

نویسنده : نيره سرباز زاده

كلمات كليدي : حروف جواب، حروف ايجاب، ادات جواب تأييدي، ادات جواب نافي

"جواب" اسم مصدر از ماده "إجابة" و در لغت به معنای پاسخ دادن آمده است.[1] در اصطلاح نحو "جواب" عبارت است از تایید یا نفی کلام سابق با ادات مخصوص و "ادات جواب" حروفی هستند که این معنا را افاده داده و عبارتند از: "نَعَم"، "أَجَل"، "جَیر"، "إِی"، "إِنَّ"، "جَلَل"، "بَلی"، "بَجَل" و "لا".[2] به عنوان مثال "نعم" در جواب سوال «أقام زیدٌ؟» از ادات جواب بوده و کلام سابق (قَامَ زِیدٌ) را تایید می‌کند.

وجه نامگذاری

معنای لغوی جواب (پاسخ دادن) در معنای اصطلاحی آن لحاظ شده است، به این بیان که تایید یا نفی کلام سابق دو نحوه‌ی پاسخ‌گویی به آن کلام است؛ از این رو متکلم با تایید یا نفی کلام سابق در واقع به آن پاسخ می‌دهد. البته باید دقت داشت که با توجه به قید "ادات مخصوص" در تعریف اصطلاحی، معنای لغوی اعمّ از معنای اصطلاحی بوده و شامل پاسخ دادن به غیر ادات مخصوص نیز می‌شود.

جایگاه "ادات جواب"

در میان عالمان نحو در تبیین مباحث "ادات جواب" دو رویکرد مشاهده می‌شود؛ بعضی[3] "ادات جواب" را در باب "حرف" در کنار مباحث "حروف ندا" و "حروف زائده" آورده‌اند. در مقابل بعضی[4] "ادات جواب" را در ضمن عنوان کلی "ادات" در کنار سایر ادات، مورد بررسی قرار داده‌اند. بعضی[5] از مبحث " ادات جواب" به "حروف ایجاب" تعبیر کرده‌اند.

ذکر این نکته قابل توجه است که ابن هشام در "مغنی اللبیب" در ضمن بررسی مفردات، حروف جواب را به صورت جداگانه بیان کرده و به کاربرد آنها در جواب اشاره می‌کند.

اقسام "ادات جواب"

با توجه به تعریف اصطلاحی "جواب" که به دو نحوه‌ی پاسخ‌گویی (تایید یا نفی) اشاره دارد، "ادات جواب" بر دو گونه‌اند:[6]

الف. تاییدی

در این قسم، "ادات جواب" کلام سابق را تایید می‌کنند که عبارتند از: "نَعَم"، "أَجَل"، "جَیر"، "إِی"، "إِنَّ"، "جَلَل"، "بَجَل". تایید در این ادات با توجه به نوع کلام سابق بر سه گونه است:

1. تصدیق خبر دهنده

در صورتی که ادات مذکور بعد از خبر واقع شوند، با تایید کلام سابق خبر دهنده را تصدیق می‌کنند؛ مانند "نَعَم" که پس از جمله‌ی «قَامَ عَلِی» آمده و خبر دهنده را تصدیق می‌کند.

2. وعده دادن به طلب کننده

در صورتی که ادات مذکور بعد از طلب واقع شوند، با تایید کلام سابق وعده‌ی تحقق طلب سابق را می‌دهند؛ مانند "نَعَم" که پس از عبارت «قُمْ یا عَلِی» آمده و وعده‌ی تحقق طلب سابق (قُم) را می‌دهد.

3. آگاه ساختن سوال کننده

در صورتی که ادات مذکور بعد از پرسش و سوال واقع شوند، با تایید کلام بعد از ادات استفهام، سوال کننده را آگاه و مطلع می‌سازند؛[7] مانند "نَعَم" در جواب سوال «هَل قَامَ عَلِی؟» که از ادات جواب بوده و کلام سابق (قَامَ عَلِی) را تأیید می‌کند.

ب. نافی

در این قسم، "ادات جواب" کلام سابق را نفی می‌کنند که عبارتند از: "لا"، "بَلَی". به عنوان مثال حرف "لا" در جواب سوال «أ قَامَ زِیدٌ؟» آمده و بر نفی کلام سابق (قام َزیدٌ) دلالت دارد.

نحوه‌ی کاربرد و جایگاه "ادات جواب" در کلام

در این بخش با توجه به نوع "ادات جواب"، به نحوه‌ی کاربرد، جایگاه و ویژگی‌های آنها در کلام اشاره می‌شود:

1. "نَعَم"

این حرف از ادات جواب تاییدی بوده و در هر سه نوع تایید (تصدیق، وعده دادن و آگاه ساختن) به کار می‌رود.[8]

دو حرف "نون"و "عین" در "نَعَم" مفتوح هستند؛ اما این لفظ به صورتهای دیگری نیز تلفظ شده که در ادامه به آنها اشاره می‌شود: [9]

1. مکسور شدن حرف "عین" (نَعِم)

2. تبدیل حرف "عین" به "حاء" (نَحَم)

3. مکسور شدن حرف "نون" به تبع حرکت کسره در حرف "عین" (نِعِم).

2. "بَلی"[10]

این حرف از ادات جواب نافی بوده و به ایجاب نفی اختصاص[11] دارد؛ از این رو بعد از کلام منفی واقع شده و نفی آن را نقض می‌کند؛[12] مانند: «أَلَسْتُ بِرَبِّکُم قالُوا بَلَی»،[13] در این آیه‌ی شریفه "بَلَی" در جواب سوال «ألَستُ بِرَبِکُم؟» واقع شده و نفی کلام سابق (لَستُ بِرَبِّکُم) را نقض می‌کند.

3. "لا"

این حرف از ادات جواب نافی بوده و بعد از کلام مثبت واقع شده و آن را نفی می‌کند؛[14] به عنوان مثال حرف "لا" در جواب سوال «هَل قَامَ زِیدٌ» آمده و بر نفی کلام سابق (قَامَ زَیدٌ) دلالت دارد.

4. "إی"

"إی" از ادات جواب تاییدی بوده و همچون "نَعَم" در هر سه نوع تایید (تصدیق، وعده دادن و آگاه ساختن) به کار می‌رود.[15] این حرف جواب، قبل از "قسم" واقع شده و غالبا بعد از استفهام ذکر می‌شود؛[16] به عنوان مثال "إی" در عبارت "إی وَالله"، قبل از قسم و در جواب سوال «هَل قامَ زیدٌ؟» آمده و سوال کننده را آگاه و مطلع می‌سازد.

ذکر این نکته قابل توجه است که بعد از "إی" فعل قسم به کار نمی‌رود و اسم مورد قسم بعد از آن تنها "رُبّ"، "الله" و "لَعَمرِی" است.[17]

5. "أَجَل"، "إِنَّ"، "جَیر" و "جَلَل"

این چهار حرف همچون "نَعَم" از ادات جواب تاییدی بوده و در تصدیق خبر به کار می‌روند،[18] اگر‌چه کاربرد "جَیر" و "جَلَل" در کلام به ندرت است.[19]

نکاتی پیرامون "ادات جواب"

1. در بیشتر موارد جمله‌ی بعد از "ادات جواب" حذف می‌شود؛[20] مانند: «فَهَلْ وَجَدْتُمْ ما وَعَدَ رَبُّکُمْ حَقًّا قالُوا نَعَمْ»؛[21] در این آیه‌ی شریفه "نَعَم" از ادات جواب بوده و جمله‌ی پس از آن حذف شده است. تقدیر عبارت "نَعَم وَجَدنَا مَا وَعَدَ رَبُّنا حَقَّا" می‌باشد.

2. حروف جواب در صورتی در جواب استفهام واقع می‌شوند که ادات استفهام، حرف ("همزه" و "هل") باشد.[22]

3. بنابر نظر بعضی در جواب استفهام، به کار بردن "نَعَم" بهتر از "أَجَل" بوده ولی بعد از خبر، کاربرد "أَجَل" بهتر است.[23]

4. در صورتی که "نَعَم" در ابتدای کلام واقع شود، جواب سوال مقدر است.[24]

5. ادات جواب تاییدی، با ایجابی بودن کلام سابق، کلام ایجابی را تایید کرده و با منفی بودن کلام سابق، کلام منفی را تایید می‌کنند.[25]

"ادات جواب" در قرآن و حدیث

1. آیه «وَ یَسْتَنْبئُونَکَ أَحَقٌّ هُوَ قُلْ إی وَ رَبِّی إِنَّهُ لَحَقٌّ »[26]، (از تو مى‌پرسند: آیا آن [وعده مجازات الهى] حقّ است؟ بگو: آرى، به پروردگارم سوگند، قطعا حقّ است)؛ در این آیه‌ی شریفه "إی" از ادات جواب و در جواب سوال «أحَقٌّ هُوَ؟» واقع شده و کلام سابق (حَقٌّ هُوَ) را تأیید می‌کند.

2. حدیث «سُئِل أبُو عَبداللهِ عَلَیهِ السَّلَام: هَل وُلِدَ القَائِمُ؟ قَالَ: لا»،[27] (از أباعبدالله علیه السلام سوال شد: آیا حضرت قائم متولد شده‌اند؟ فرمودند: نه متولد نشده‌اند)؛ در این حدیث شریف "لا" از ادات جواب نافی بوده که بر نفی کلام سابق (وُلِد القَائِم) دلالت دارد.

نکته

در پایان ذکر این نکته قابل توجه است که بعضی از ادات مذکور ممکن است در غیر جواب به کار روند؛ از این رو در بخش مفردات هر یک از آنها با عنوان مستقلی مطرح شده و کاربردهای دیگر آنها مورد بررسی قرار می‌گیرد.

مقاله

جایگاه در درختواره نحو

این موضوعات را نیز بررسی کنید:

جدیدترین ها در این موضوع

اهمیت شعار سلاح هسته‌ای ندادن در اذهان عمومی

اهمیت شعار سلاح هسته‌ای ندادن در اذهان عمومی

در تقابل ایران با اسرائیل و آمریکا، همیشه گزینه حمله اتمی چالش‌برانگیز بوده و هست. عده‌ای می‌گویند: وقتی آمریکا و اسرائیل به عنوان دشمن اصلی ما سلاح اتمی دارند و تجربه نشان‌داده، اگر لازم شود هیچ تعارفی در استفاده از آن ندارند، پس ما هم باید سلاح اتمی داشته باشیم.
باغ خسروشاهی

باغ خسروشاهی

کی از شبهاتی که در سال‌های اخیر سبب تحریف امام در ذهن نسل جوان شده است این ادعا است که برخی می‌گویند امام در باغ‌های بزرگ و مجلل اطراف جماران زندگی می‌کردند و بااین‌وجود در رسانه‌ها به مردم یک‌خانه کوچک و ساده به‌عنوان محیط زندگی ایشان نمایش داده می‌شد
دوگانه نهضت و نظام

دوگانه نهضت و نظام

برخی دوگانه‌ها را ابتدا درک نمی‌کنیم ولی به مرور که مشغول کاری علمی می‌شویم یا طرحی عملی را به پیش می‌بریم متوجه آن می‌شویم و بعد بر سر آن دو راهی به انتخابی خاص دست می‌زنیم.
چرا ظهور حاج قاسم، خارج از نظم جمهوری اسلامی امکان تاریخی ندارد؟

چرا ظهور حاج قاسم، خارج از نظم جمهوری اسلامی امکان تاریخی ندارد؟

شهید سلیمانی بی‌شک در زمره شخصیت‌هایی است که جامعه ایرانی بشدت از وی متأثر خواهد بود. احتمالاً در طول تاریخ هیچ بدرقه‌ای به میزان تشییع پیکر او شکوهمند نبوده است.
آب و برق مجانی می‌شود!

آب و برق مجانی می‌شود!

پر بازدیدترین ها

No image

احکام منادا

این مجموعه به بررسی احکام و مباحث مرتبط با منادا و بررسی ویژگی‌های چند منادای خاصّ می‌پردازد.
No image

صیغه تعجب

این نوشتار به صورت جداگانه در هر یک از دو صیغه قیاسی تعجب به بررسی نحوه ساخت صیغه، اعراب جمله تعجبی، احکام و برخی نکات هر یک پرداخته و در پایان به نکاتی پیرامون صیغه تعجب اشاره خواهد داشت.
No image

اسم فعل

عنوان مورد بحث ترکیب اضافی و مشتمل بر دو لفظ "اسم" و "فعل" است. "اسم فعل" در اصطلاح نحو، اسمی را گویند که دلالت بر فعل معین داشته و بدون قبول علامت آن فعل و تأثیر از عوامل، متضمن معنا، زمان و عمل آن است
No image

ادات تحضیض

"تحضیض" مصدر باب "تفعیل" از ماده‌ی "حضّ" و در لغت به معنای تشویق و ترغیب به همراه مبالغه و تأکید در آن است. در اصطلاح نحو "تحضیض" عبارت است از ترغیب قوی و شدید بر انجام یا ترک عملی و "ادات تحضیض"، حروفی هستند که این معنا را افاده می‌دهند.
No image

مفعول به

عنوان مورد بحث از اسم (مفعول) و قید آن (به) تشکیل شده و در مقابلِ "مفعول مطلق" است که چنین قیدی را ندارد. لفظ "مفعول" به تنهایی، اسم مفعول از ماده‌ی (فعل) و در لغت به معنای معمول و انجام یافته است
Powered by TayaCMS