دانشنامه پژوهه بزرگترین بانک مقالات علوم انسانی و اسلامی

خواب، برادر مرگ

انسان، با مرگ زندگی می‌کند، ولی به عللی چند از آن غافل است.
خواب، برادر مرگ
خواب، برادر مرگ
نویسنده: اسحاق فتحی

انسان، با مرگ زندگی می‌کند، ولی به عللی چند از آن غافل است. البته بسیاری از مردم گرفتار غفلت مطلق نیستند، وگرنه اهل شقاوت و بدبختی ابدی می‌شدند، اما دنیا به ظواهر و زینت‌ها و آرایه‌های زیبا و فریبنده اش واقعا دارالغرور است و اجازه نمی دهد که انسان همواره دایم الذکر باشد و به یاد خدا به عنوان هدف و فلسفه حقیقی این زندگی بیفتد. اصولا اینکه خداوند می‌فرماید: اذکروا الله ذکرا کثیرا، خدا را بسیار یاد کنید، به این معناست که همه چیز را می‌بایست جلوه خدا و نشانه ای از نشانه‌های او دانست و براساس همین لازم است مرگ را به عنوان نشانه ای از رجعت و بازگشت به او در نظر داشت و در جلوی چشم قرار داد.

دنیا، گذرگاه و نه قرارگاه

خداوند به اشکال گوناگون به مردم هشدار باش و انذار می‌دهد که دنیا جای ماندن و قرار نیست بلکه پلی است که انسان می‌بایست از آن بگذرد و حیات دو روزه دنیا را برای آخرت همیشگی توشه راه قرار دهد. مرگ هشداری است به این که دنیا و انسان (بیهوده) آفریده نشده است و پس هر چیزی، ملکوت و باطنی است که بیانگر هدف نهایی آن است.
اما بسیاری از مردم اهل غفلت هستند. از ویژگی‌های اهل غفلت آن که چشم دارند، ولی نمی‌بینند، گوش دارند ولی نمی‌شنوند، قلب دارند ولی درک و فهم نداشته و حق و باطل را از هم باز نمی‌شناسند. اینان همانند چارپایان تنها می‌خورند و می‌خوابند و سرشار از شهوات هستند بلکه بدتر از آن هستند زیرا همه منابع و ابزارهای شناختی و ادراکی را دارند ولی هیچ بهره‌ای از آن نمی‌برند پس می‌بایست آنان را پست تر از جانوران در رده جامدات قرار داد که سنگ خارا است بلکه از آن هم پست‌تر هستند که از سنگ خارا آب بر می‌آید ولی از ایشان هیچ نشانه‌ای از نرمی و انعطاف در برابر عظمت خداوند دیده نمی‌شود. پس اینان همان اهل غفلت واقعی هستند که هیچ ذکر نداشته و هرگز یاد خدا و هدف و فلسفه آفرینش به دل‌های آنها نمی‌آید. (اعراف، آیه 179)

اهل ذکر، ذاکر مرگ

اهل ذکر نه تنها اهل غفلت نیستند، بلکه اهل حضورند و همواره خداوند را در محضر خویش دارند با هر نشانه‌ای به ملکوت و باطن آن می‌نگرند و خدا را به یاد می‌آورند و در ورای هر چیزی حتی زیبایی‌های طبیعت و آرایه‌های شهوت انگیز و اشتهاآور آن، چکاد قله انسانیت یعنی خدایی و ربانی شدن را می‌بینند و در پی آن می‌روند.

از این رو اهل ذکر، اهل یاد مرگ هستند و هر روز که سر از خواب بر می‌دارند می‌گویند: الحمدلله الذی احیانی بعد ما اماتنی، خدا را ستایش و سپاس که پس از میراندنم مرا زنده و احیا کرد، چرا که النوم اخ الموت، خواب برادر مرگ است.

نقل شده پیامبر مکرم اسلام هرگاه از خواب بر می‌خاستند ابتدا به سجده می‌رفتند و این حمد و سپاس را به جا می‌آوردند: الحمدلله الذی احیانی بعد ما اماتنی و الیه النشور، الحمدلله الذی رد علی روحی لاحمده و اعبده، شکر می‌کنم خدایی را که مرا مجددا زنده کرد بعد از این که میرانده بود، شکر می‌کنم خدایی را که بازگشت به سوی اوست، شکر می‌کنم خدایی را که روح مرا به من بازگرداند تا او را عبادت کنم و شکر او را به جای آورم.

طبق آیات قرآن از جمله آیه 42 سوره زمر و نیز روایات خواب برادر مرگ است، خداوند در شب و هنگام خواب، ارواح انسان‌ها را توفی می‌کند و می‌گیرد و در زمانی که در نظر دارد، به ایشان بازمی گرداند و اگر عمر کسی به پایان رسیده باشد روح به بدن او باز نخواهد گشت. پس افزون بر این که مرگ با زندگی همزاد و آمیخته است در هر خوابی مرگی را تجربه کرده و می‌آزماییم ولی به اسباب دارالغرور فریفته می‌شویم و سرگرم لعب و لهو دنیا می‌شویم و از ذکر الهی از جمله ذکر مرگ و بازگشت و حساب و کتاب الهی و رستاخیز غافل می‌گردیم.
رستاخیز زمین، یادآور رستاخیز جهان انسان عاقل و ذاکر به هر چیز که می‌نگرد خدا را در پیش و پس و همراه آن می‌بیند. هنگامی که بارانی می‌بارد و زمین زنده و گیاهان سبز می‌شوند و خاک مرده زنده می‌گردد، آدمی یاد خدا و هدف و فلسفه آفرینش می‌افتد. از این رو در روایات آمده است: «اذا رایتم الربیع فاذکروا النشور، هنگامی که بهار را دیدید رستاخیز را یاد کنید.

خداوند در آیاتی از جمله آیه 24 سوره روم می‌فرماید: و از نشانه‌ها و آیات الهی آن است که برق را به جهت خوف و طمع شما نشان می‌دهد و از آسمان باران و آب فرو می‌فرستد پس به وسیله آب باران، زمین پس از مرگش زنده می‌شود. به درستی که در آن نشانه‌هایی است برای کسانی که خردورزی می‌کنند.

براین اساس انسان عاقل کسی است که هر نشانه ای را یادآور خداوند می‌داند و در پس هر چیزی خدا و اهداف آفرینش را می‌بیند و می‌یابد، چنان که از رویش گیاهان پس از بارش باران و فرارسیدن بهار زمین، انسان فلسفه آفرینش و حساب و کتاب رستاخیز را به یاد می‌آورد.

مقاله

نویسنده اسحاق فتحی

این موضوعات را نیز بررسی کنید:

جدیدترین ها در این موضوع

اهمیت شعار سلاح هسته‌ای ندادن در اذهان عمومی

اهمیت شعار سلاح هسته‌ای ندادن در اذهان عمومی

در تقابل ایران با اسرائیل و آمریکا، همیشه گزینه حمله اتمی چالش‌برانگیز بوده و هست. عده‌ای می‌گویند: وقتی آمریکا و اسرائیل به عنوان دشمن اصلی ما سلاح اتمی دارند و تجربه نشان‌داده، اگر لازم شود هیچ تعارفی در استفاده از آن ندارند، پس ما هم باید سلاح اتمی داشته باشیم.
باغ خسروشاهی

باغ خسروشاهی

کی از شبهاتی که در سال‌های اخیر سبب تحریف امام در ذهن نسل جوان شده است این ادعا است که برخی می‌گویند امام در باغ‌های بزرگ و مجلل اطراف جماران زندگی می‌کردند و بااین‌وجود در رسانه‌ها به مردم یک‌خانه کوچک و ساده به‌عنوان محیط زندگی ایشان نمایش داده می‌شد
دوگانه نهضت و نظام

دوگانه نهضت و نظام

برخی دوگانه‌ها را ابتدا درک نمی‌کنیم ولی به مرور که مشغول کاری علمی می‌شویم یا طرحی عملی را به پیش می‌بریم متوجه آن می‌شویم و بعد بر سر آن دو راهی به انتخابی خاص دست می‌زنیم.
چرا ظهور حاج قاسم، خارج از نظم جمهوری اسلامی امکان تاریخی ندارد؟

چرا ظهور حاج قاسم، خارج از نظم جمهوری اسلامی امکان تاریخی ندارد؟

شهید سلیمانی بی‌شک در زمره شخصیت‌هایی است که جامعه ایرانی بشدت از وی متأثر خواهد بود. احتمالاً در طول تاریخ هیچ بدرقه‌ای به میزان تشییع پیکر او شکوهمند نبوده است.
آب و برق مجانی می‌شود!

آب و برق مجانی می‌شود!

پر بازدیدترین ها

راههای رسیدن به آرامش روانی از نگاه قرآن

راههای رسیدن به آرامش روانی از نگاه قرآن

قرآن کریم که بزرگترین معجزه پیامبراکرم(ص) است و تمام آنچه را که بشر برای هدایت نیاز داشته ودر آن آمده است، کاملترین نسخه برای آرامش روح است.
رساله حقوق امام سجاد(ع)

رساله حقوق امام سجاد(ع)

اشاره: برخی محققان میراث علمی امام سجاد(ع) را به سه بخش تقسیم کرده‌اند: روایات، ادعیه (به‌ویژه در صحیفه سجادیه)و رساله حقوق.
فلسفه چیست؟

فلسفه چیست؟

فلسفه حوزه‌ای از دانش بشری است که به پرسش و پاسخ درباره مسائل بسیار کلی و جایگاه انسان در آن می‌پردازد؛ مثلاً این که آیا جهان و ترکیب و فرآیندهای آن به طور کامل مادی است؟
زندگینامه افلاطون

زندگینامه افلاطون

افلاطون احتمالا 427 سال پیش از میلاد مسیح در آتن بدنیا آمد. تولد او مصادف با دورانی بود که یونان باستان به اوج عظمت خود رسیده و شاید اندکی هم از قله عظمت گذشته در نشیب انحطاط افتاده بود.
Powered by TayaCMS